دیدگاه اسلام درباره بیت کوین چیست؟
تراکنشهای اینترنتی به شدت به موسسات مالی وابسته هستند که به عنوان اشخاص ثالث قابل اعتماد برای پردازش پرداختهای الکترونیکی عمل میکنند. این سیستم بیشتر تراکنشها را شکل میدهد، اما به دلیل اتکا به بحث اعتماد، نقاط ضعف اساسی دارد. تراکنشهای کاملاً غیرقابل برگشت درست نیستند، چرا که مؤسسات مالی باید در اختلافات میانجیگری کنند. داوری آنها هزینههای تراکنش را افزایش میدهد، حداقل اندازه تراکنش را محدود و انجام تراکنشهای کوچک را دشوار میکند. در اسلام، مفاهیم تجارت الکترونیک و بانکداری الکترونیکی که به طور کلی با شریعت سازگار باشند پذیرفته میشوند، زیرا هر چیزی در دنیا حلال تلقی میشود، مگر اینکه صراحتاً منع شده باشد. اما در مورد اعتماد به بیت کوین چطور؟
به گزارش والکس و به نقل از cryptopolitan، نیاز به اعتماد به دلیل امکان بازگشت تراکنشها گسترش پیدا کرده و باعث شده که فروشندگان اطلاعات بیش از حد نیاز را از مشتریان درخواست کنند. با پذیرش سطح مشخصی از تقلب به عنوان چیزی که قابل اجتناب نیست، میتوان از تحمیل این هزینهها و عدم پرداخت قطعی در هنگام استفاده شخصی از ارزهای فیزیکی جلوگیری کرد. با این حال، هیچ مکانیزمی برای انجام پرداختها از طریق یک کانال ارتباطی بدون وجود طرف قابل اعتماد وجود ندارد. از منظر شرعی، هر معامله، چه به صورت فیزیکی و چه مجازی، به عنوان یک قرارداد (عقدی) در نظر گرفته میشود و باید الزامات خاصی را که شرع مقرر کرده، برآورده کند.
برای رفع محدودیتهای مدل پرداخت مبتنی بر اعتماد، راه حل جدیدی به نام ارز دیجیتال معرفی شده است. این سیستم پرداخت الکترونیکی به جای اعتماد، بر اساس اثبات رمزنگاری کار میکند و به دو طرف اجازه میدهد تا مستقیماً و بدون وجود یک شخص ثالث با یکدیگر معامله کنند. تراکنشهایی که از نظر محاسباتی غیرقابل برگشت هستند، از فروشندگان در برابر تقلب محافظت میکند و میتوان مکانیسمهای عادی داراییهای امانی را برای محافظت از خریداران پیادهسازی کرد.
این مطلب قصد دارد عملکرد سیستمهای رمزارزی را از منظر امور مالی اسلامی تجزیه و تحلیل کند. هدف آن ارزیابی این است که چگونه بیت کوین، ارزهای دیجیتال و سیستمهای بلاک چینی میتوانند اطلاعات مناسبی را در مورد سرمایهگذاری در بیت کوین به سرمایهگذاران اسلامگرا ارائه کنند.
ادغام فناوریهای بلاک چین و DLT در امور مالی اسلامی
تکنولوژی بلاک چین به عنوان راهکاری برای حل مسئله اعتماد در تراکنشهای مالی ایجاد شده است. امور مالی اسلامی که شفافیت و صداقت را سر لوحه خود قرار داده، میتواند از بلاک چین و سایر فناوریهای دفتر کل توزیعشده (DLT) بهرهمند شود. بلاک چین یک دفتر کل غیرمتمرکز است که تراکنشها را به شیوهای شفاف و ایمن ثبت میکند، و دستکاری یا تقلب در سیستم دشوار میشود.
در امور مالی اسلامی، بلاک چین میتواند با انواع دیگری از فناوریها، مانند هوش مصنوعی، یادگیری ماشین، و پردازش تصویر یکپارچه شود. این یکپارچگی میتواند سیستمهای حسابرسی و نظارتی را بهبود بخشد و شفافیت را در بین تمامی طرفهای درگیر، از جمله شورای شریعت، ناظران و بخش مدیریت تضمین کند.
تامین مالی جمعی، تامین مالی خرد و مدیریت بشردوستانه اسلامی، بخشهایی از امور مالی اسلامی هستند که میتوانند از سیستمهای مبتنی بر بلاک چین بهرهمند شوند. بلاک چین و رمزارزها میتوانند هزینه تراکنشها را کاهش دهند، محدودیتهای مرزی را از بین ببرند و اعتماد به موسسات جمعآوری سرمایه را افزایش دهند. علاوه بر این، بلاک چین میتواند نقشی مهمی در شناسایی تقلب در تامین مالی جمعی و سایر تراکنشهای بانکی داشته باشد و نظارت و بررسی انطباقپذیری را برای نهادهای نظارتی آسانتر کند.
ارزهای دیجیتال، از جمله رمزارزها و ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC)، نقش مهمی در امور مالی اسلامی ایفا میکنند. آنها مسیر را برای کاهش هزینهها هموار میکنند، قابلیت دسترسی و پذیرش را افزایش میدهند و با اهداف مقاصد الشریعه، به ویژه در حفاظت از ثروت، همسو میشوند. با این حال، علمای اسلام به دلیل مسائلی مانند نوسانات و فقدان ارزش ذاتی، درباره مجاز بودن رمزارزها با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
از دیدگاه شریعت، اغلب ارزهای رمزنگاری شده عمومی دارای عنصر غرر (در لغت به معنی خطر، نیرنگ و غفلت) هستند که نشاندهنده عدم قطعیت و ریسک بیش از حد است و این موضوع در تعاملات اسلامی منع میشود. علاوه بر این، فقدان ارزش ذاتی و عدم نظارت بانک مرکزی بر ارزهای رمزنگاری شده مشکلاتی را از منظر عدالت اجتماعی به وجود آورده است.
با این وجود، برخی از علما شرعی بودن ارزهای رمزنگاری شده، از جمله ارزهای رایج را تایید کردهاند و استدلالهایی که علیه مجاز بودن استفاده از آنها مطرح شده، ممکن است مبنای محکمی نداشته باشند. از دیدگاه مصلحت، ارزهای رمزپایه میتوانند با افزایش ثروت کلی به توسعه جامعه اسلامی کمک کرده و در خدمت اهداف مقاصد الشریعه باشند. ریسک سرمایهگذاری در آنها بواسطه شراکتهایی که ساختار مشارکه را به کار میگیرند، کاهش پیدا میکند.
اما CBDCها که توسط بانک مرکزی صادر میشوند و به دلیل دارا بودن ارزش ذاتی قابل اتکا هستند، میتوانند بسیاری از مشکلات مطرح شده را حل کنند. ارزهای دیجیتال بانک مرکزی به کاربران این امکان را میدهند که به طور مستقیم با بانک مرکزی حساب داشته باشند و نیاز به وجود واسطه حذف میشود. با این حال، اجرای یک CBDC نیاز به سرمایهگذاری قابل توجه و پروتکلهای دفتر توزیع شده دارد که جذابیت آن را برای پذیرش گسترده در اقتصادها کمتر میکند. زیرساختهای مرسوم بانک مرکزی همچنان برای طراحی مستقیم CBDCها اولویت دارند، به جز در مناطق کوچک که با حجم تراکنش قابل مدیریتی مواجه هستند.
ارزهای دیجیتال از دیدگاه اسلام
ارزهای رمزنگاری شده و پذیرش آنها به عنوان پول، موضوعی است که در پرتو شریعت اسلامی نیز مورد توجه قرار میگیرد. این ارزها با تکیه بر اصول رمزنگاری در سیستم مالی کار میکنند و ارزش آنها توسط الگوریتمهای سیستم بلاک چین تعیین میشوند. اگرچه ارزهای رمزنگاری شده برخی از ویژگیهای پول را دارند، اما برای تعیین ماهیت حقیقی آنها، به بررسی بیشتری نیاز است. به طور کلی، سه گروه با نظرات مختلف در مورد ارزهای دیجیتال وجود دارد: گروه مخالف، گروه موافق و گروه خنثی.
گروه مخالف
با توجه به گفتههای باکار و همکاران او (.Bakar et al) در سال ۲۰۱۷، سه شرط مهم وجود دارد که ارز دیجیتال را از دستهبندی پولها خارج میکند. اول اینکه ارزش ذاتی ندارد. دوم اینکه صاحبان ارزهای رمزنگاری شده میتوانند به صورت ناشناس باقی بمانند. و سوم هم اینکه ناپایدار تلقی میشود. همچنین میرا (Meera) در سال ۲۰۱۸ استدلال کرده که پول “اسلامی” باید توسط یک دارایی ملموس پشتیبانی شود و ارزهای دیجیتال قادر به ارائه آن نیستند. نورحسام (Nurhisam) در سال ۲۰۱۷ نگرانیهایی را درباره عدم نظارت دولت بر بیت کوین، خطرات مرتبط و نقاط ضعف اساسی آن مطرح میکند. او بر اهمیت صدور پول توسط دولتها و نیاز به کنترل آنها تاکید کرده است.
گروه موافق
اوزیف و یاندیف (Oziev and Yandiev) در سال ۲۰۱۸ گفتهاند که بیت کوین با تعالیم اسلامی همخوانی دارد، چرا که فاقد منبع صدور، کنترل پولی و برخورداری از شفافیت است. برخی از علمای اسلامی نظریات متفاوتی در این زمینه دارند. مرکز مطالعات شرعی در سال ۲۰۱۸ ارزهای رمزنگاری شده و توکنها را به دلیل توانایی تسهیل شرایط تبادل، داشتن ویژگیهایی مانند دارایی (مال)، حق انتفاع (منفعت)، حقوق (حق) و مسئولیت (دین) به عنوان پولی مجاز در نظر گرفتند . آمالین (Amalin) در سال ۲۰۱۸ مدعی شد که ارزهای رمزنگاری شده به عنوان یک واسطه برای تسهیل تبادلات مالی عمل میکنند و شفافیت و مقررات روشنی را برای تجارت ارائه میدهند. همچنین، از ربا که در تعالیم اسلامی نهی شده است، پرهیز میکنند. زین (Zain) در سال ۲۰۱۸ به پتانسیل استفاده از بیت کوین در تراکنشهای غیرقانونی به دلیل عدم تنظیم آن توسط بانک مرکزی اشاره کرده است.
گروه خنثی
ازلبعیدی (Azulbaidi) و عبدالله (Abdullah) در سال ۲۰۱۷ گفتند که برای تعیین سازگاری پول دیجیتال با تعالیم اسلامی به مطالعات بیشتری لازم است. آصف (Asif) در سال ۲۰۱۸ ادعا کرده که این سیستم به طور ذاتی با تعالیم اسلامی در تضاد نیست، اما ممکن است با مشتقات آن همسو نباشد. بنگاش (Bangash) در سال ۲۰۱۷ تأکید کرده که اولین دانشمندان اسلامی به طور گسترده در مورد الزامات و شرایط پول بحث نکرده و در عوض بر رفتار کاربران تمرکز کردهاند. در حالی که امام ابن القیم (Imam Ibn al-Qayyim) برای جلوگیری از بحران نسبت به معامله با پول مانند کالا هشدار داده، اما امام ابوحنیفه (Imam Abu Hanifa) و امام ابویوسف (Imam Abu Yusuf) با محدودیتهای خاصی به مسلمانان اجازه میدادند که با پول به مانند یک کالا رفتار کنند. بنگاش نیز در مورد امنیت و ماهیت سوداگرانه بیت کوین ابراز نگرانی میکند. آدام (Adam) در سال ۲۰۱۷ سه شرط لازم را برای یک پول مشخص کرده است: ثروت (مال)، ارزش قانونی (تقاوم) و استفاده پولی (ثمانیه). بیت کوین ممکن است طبق آموزههای اسلامی دو معیار اول را به عنوان ذخیره ارزش و دارا بودن ارزش قانونی داشته باشد، اما با این حال، به دلیل نوسانات، محدودیتهای گردش و مسائل شفافیت از نظر استفاده پولی ناکام مانده است. آدام در سال ۲۰۱۸ بیان کرده که تمام کوینها و توکنهای رمزنگاری شده میتوانند با تعالیم اسلامی همخوانی داشته باشند، به جز آنهایی که قابلیت باز خرید دارند، زیرا قراردادهای جداگانهای را میطلبند.
محدودیت تامین
یکی از نکات قابل توجه این است که تولید بیت کوین پس از سال ۲۱۴۰ متوقف خواهد شد، زیرا پس از ایجاد ۲۱ میلیون از این رمزارز، دیگر بیت کوینی برای استخراج وجود نخواهد داشت (Koropenko در سال ۲۰۱۸). پول باید ظرفیت پذیرش هرگونه معاملهای را داشته باشد که در این صورت در دسترس بودن آن ضروری است.
دیدگاه اسلام در مورد تلقی کردن ارزهای دیجیتال به عنوان پول همچنان موضوع بحث است و محققان و پژوهشگران نظرات متفاوتی در این باره دارند. در حالی که برخی افراد ارزهای دیجیتال را به دلیل فقدان ارزش ذاتی، ناشناس بودن و عدم ثبات، با آموزههای اسلامی ناسازگار میدانند، اما برخی دیگر استدلال میکنند که آنها شرایط خاص پول را برآورده میکنند. مطالعات بیشتری برای تعیین جایگاه ارزهای دیجیتال در زمینه امور مالی اسلامی مورد نیاز است.
سیستم تراکنشهای بیت کوین از دیدگاه امور مالی اسلامی
بیت کوین به عنوان یک شبکه پرداخت همتا به همتا و غیرمتمرکز عمل میکند که از دیدگاه امور مالی اسلامی، باعث ایجاد مشکلاتی میشود. با بررسی مسائل مرتبط با بیت کوین متوجه وجود عناصری از عدم قطعیت (غرر) میشویم که ممکن است با اصول امور مالی در اسلام در تعارض باشد. در ادامه، به ارزیابی سیستم تراکنشهای بیت کوین بر اساس اصول امور مالی اسلامی میپردازیم:
۱- ناشناس بودن خالق: بیت کوین در سال ۲۰۰۹ توسط فردی به نام ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto) معرفی شد، که هویت واقعی او هنوز فاش نشده است. این ناشناس ماندن باعث ایجاد نگرانیهایی در خصوص غرر شده زیرا با ماهیت ناشناخته و غیرقابل پیشبینی این سیستم در ارتباط است.
۲- شبکه غیرمتمرکز: بیت کوین بدون وجود یک مرجع مرکزی یا واسطه عمل میکند و به کاربران خود برای تأیید تراکنشها نیاز دارد. بدون وجود یک مرجع مرکزی برای نظارت بر سیستم، احتمال فعالیتهای کلاهبردارانه وجود دارد. این عدم نظارت و تأیید باعث ایجاد نگرانیهایی در خصوص غرر شده است.
۳- وابستگی به تابع هش رمزنگاری: بیت کوین برای امنیت خود از توابع هش رمزنگاری استفاده میکند. اما این سیستم قابلیت هک شدن و نفوذ امنیتی را دارد که از دیدگاه امور مالی اسلامی، عنصری از عدم قطعیت محسوب میشود.
۴- فقدان ارزش ذاتی: بیت کوین فقط در شبکه دیجیتال وجود دارد، نمیتوانیم فرم فیزیکی یا ارزش ذاتی برای آن متصور شویم و قابلیت بازخرید مثل داراییهای فیزیکی از جمله طلا را ندارد. اصول مالی اسلامی بر اهمیت دارا بودن یک دارایی زیربنایی با ارزش اساسی تأکید دارند که چنین چیزی را در بیت کوین نمیبینیم.
۵- عدم وجود مقررات دولتی: بیت کوین مستقل از مقررات یا قوانین دولتی عمل میکند. این عدم نظارت نگرانیهایی را در خصوص اعتبار و پایداری سیستم ایجاد میکند و غرر را به وجود میآورد.
۶- نوسانات بالا: بیت کوین به دلیل نوسانات قیمتی قابل توجه خود شناخته شده است. عواملی مانند خبرهای منفی، رخنههای امنیتی و تفاوت در دیدگاهها به بیثباتی آن کمک میکنند. طبیعت پیشبینیناپذیر ارزش بیت کوین نگرانی در خصوص غرر را در امور مالی اسلامی افزایش میدهد.
۷- عدم وجود ارزش اختیار برای هولدرهای بزرگ: پذیرش محدود بازار بیت کوین و حجم معاملات نسبتاً کم، چالشهایی را برای هولدرهای بزرگ این ارز ایجاد میکند، چرا که آنها نمیتوانند پوزیشنهای خود را بدون تأثیر قابل توجهی بر بازار نقد کنند. این عدم وجود ارزش اختیار باعث افزایش عدم قطعیت در سیستم بیت کوین میشود.
۸- تراکنشهای ناشناس: خرید بیت کوین میتواند به صورت پنهانی و بدون افشا شدن هویت کاربر صورت بگیرد. این ناشناس بودن شناسایی صاحب واقعی حساب را دشوار میکند و ممکن است به فعالیتهای مشکوکی منجر شود. عدم شفافیت، در خصوص مسئولیت و رعایت اصول امور مالی اسلامی، غرر را به وجود میآورد.
سیستم تراکنشهای بیت کوین به دلیل دارا بودن عناصری از عدم قطعیت (غرر)، در دیدگاه مالی اسلامی نگرانکننده است. خالق ناشناس، ماهیت غیرمتمرکز، آسیبپذیری در برابر مشکلات امنیتی، فقدان ارزش ذاتی، عدم وجود مقررات دولتی، نوسانات بالا، ارزش اختیار محدود برای هولدرهای بزرگ و تراکنشهای ناشناس، همگی به این عدم اطمینان کمک میکنند. اصول مالی اسلامی بر پایداری، شفافیت و مسئولیت تأکید دارند که ممکن است با برخی جنبههای سیستم تراکنش بیت کوین در تضاد باشد.
جمعبندی
به طور کلی، تحلیل جامعی از چارچوبهای ارز دیجیتال، با تمرکز ویژه بر سیستم بیت کوین، از دیدگاه امور مالی اسلامی ارائه شد. هدف ما، ارزیابی سازگاری این چارچوبها با اصول اسلامی بود و دیدگاههایی را برای سرمایهگذاران مسلمان علاقهمند به بیت کوین ارائه کردیم.
نتایج این مطالعه جنبههایی را در سیستم بیت کوین مشخص میکند که از منظر اصول اقتصاد اسلامی نگرانکننده است. اولین جنبه، وابستگی تراکنشها به کلیدهای عمومی و خصوصی است که به دلیل عدم وجود یک ماهیت مورد تأیید برای اعتبارسنجی معاملات، باعث افزایش غرر میشود. عدم وجود یک ناظر، فضای مناسبی را برای تقلب در این سیستم ایجاد میکند.
جنبه دوم، آسیبپذیری سیستم بیت کوین در برابر سوءاستفادههای امنیتی است که بازهم عنصری از عدم قطعیت محسوب میشود. تراکنشها، حتی اگر رمزگذاری نشده باشند، بازهم در بلوکها ثبت شده و هر کسی میتواند آنها را مشاهده کند. این امر نگرانیهای امنیتی را افزایش میدهد و نظریه اعتماد به سیستم را به چالش میکشد.
علاوه بر این، فقدان ارزش ذاتی، از آنجایی که بیت کوین فقط در یک شبکه دیجیتال وجود دارد و برای داراییهای مشهودی مانند طلا قابل بازخرید نیست، سوالاتی را در مورد سازگاری آن با اصول مالی اسلامی ایجاد میکند که بر اهمیت وجود داراییهای زیربنایی یا ارزش اساسی تاکید دارد.
نوسانات بالای بیت کوین که توسط هولدرهای بزرگ این ارز هدایت میشوند، چالش دیگری از دیدگاه مالی اسلامی به حساب میآید. عدم پذیرش در بازار انبوه و ارزش اختیار محدود برای دارندگان بزرگ به افزایش غرر در چارچوب بیت کوین کمک میکند.
با وجود این نگرانیها، شایان ذکر است که کارمزد تراکنش پایین و عدم دخالت شخص ثالث در تراکنشهای بیت کوین یک مزیت محسوب میشود. این ویژگیها باعث میشوند بیت کوین نسبت به سیستمهای مالی سنتی مقرون به صرفهتر باشد و آزادی بیشتری به کاربر دهد.
در نتیجه، در حالی که چارچوبهای ارزهای دیجیتال، از جمله بیت کوین، ممکن است مزایای خاصی را به کاربر ارائه دهند، اما سازگاری آنها با اصول مالی اسلامی همچنان مورد بحث است. وجود عناصر عدم قطعیت (غرر)، آسیبپذیری و فقدان ارزش ذاتی باعث افزایش نگرانیها میشوند. تحقیقات و ارزیابی بیشتر برای تعیین میزان همسویی سیستمهای ارزهای دیجیتال با اصول مالی اسلامی و اطمینان از انطباق آنها با استانداردهای اخلاقی و نظارتی ضروری است.
سرمایهگذاران اسلامگرا که قصد سرمایهگذاری در بیت کوین را دارند، باید با احتیاط به آن نزدیک شوند و از مشاوران و دانشمندان آگاه که میتوانند بینشهای متناسب با الزامات و ارزشهای اقتصاد اسلامی را ارائه دهند، کمک بگیرند.