توقف فعالیت پلتفرمهای مبادلهی ارز دیجیتال چه عواقبی خواهد داشت؟
روزهای گذشته خبری مبنی بر ممنوعیت فعالیت صرافیهای ارز دیجیتال در ایران، فضای رسانهای را پر کرد. همین موضوع فعالان حوزه را به تکاپو انداخت و سرمایهگذاران را نگران کرد. قانون گذاری معاملات ارز دیجیتال در ایران چه میگوید؟ سکوت قانون در اینباره سبب شده همه چیز در فضایی مبهم باقی بماند و نتیجه آن، وضعیت فعلی است.
جستوجو در قانون ما را به این توضیح میرساند که: «هر فعل یا ترک فعل که مطابق قانون قابل مجازات یا مستلزم اقدامات تامینی یا تربیتی باشد، جرم محسوب است و هیچ امری را نمیتوان جرم دانست مگر آنکه به موجب قانون برای آن مجازات یا اقدامات تامینی یا تربیتی تعیین شده باشد جرم محسوب میشود.» بنابراین به دلیل عدم وجود مجازات برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال یا نگهداری بیت کوین، نمیتوان این اعمال را جرم دانست.
کشورهای بسیاری این عدم شفافیت را سپری کردهاند و پس از روبهرو شدن با چالشها، برای قانونگذاری تصمیم گرفتهاند. در ادامه، به موضوع عدم شفافیت و قانونگذاری در حوزه ارزهای دیجیتال و نتایج آن میپردازیم.
چرا ارزهای دیجیتال مهم هستند؟
بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال فرصتی برای سرمایهگذاری و تجربه معاملهگری در بازاری هیجانانگیز هستند. جهشهای بازار این ارزها و استفاده آن از تکنولوژی بلاک چین توانسته نظر گروههای مختلفی را به خود جذب کند. سرمایهگذاران، کارآفرینان، تجار، افراد اثرگذار در حوزه تکنولوژی و مردم عادی از این گروه هستند.
علاوهبر جذابیت ذاتی بازار ارز دیجیتال، مزیتهای فراوان این بازار اهمیت آن را به ویژه در کشورهای در حال توسعه دو چندان میکند. کشورهای در حال توسعه بنا بر محدودیت منابع داخلی، فشارها و تحریمهای خارجی، شرایط سختی را تجربه میکنند. چنین وضعیتی باعث میشود تا فشارهای اقتصادی بیشتر شود، بیکاری افزایش یابد، واسطههای مالی با مشکلات مواجه شوند و تحرکات بینالمللی برای آنها بیش از همیشه دشوار شود.
یکی از پررنگترین آسیبهای تحریم، عدم توانایی برای خرید کالاهای ضروری مانند مواد اولیه صنعتی و دارو است. اینجاست که اهمیت رمز ارزها مشخص میشود؛ این بازار جهانی بدون هیچ محدودیت و نهاد کنترلگر به ما فرصت میدهد تا تحریمهای خارجی را کنار بزنیم.
علاوهبر مواردی که ذکر شد، فعالیت صرافیهای ارز دیجیتال، توسعه بسترهای فنی و علمی، معاملهگری و خلق ثروت در این بازار منجر به توسعه پایدار هر کشور کمک میکند.
چرا ارزهای دیجیتال باید قانونی شوند؟
یکی از تحقیقاتی که درباره قانونی شدن رمز ارزها انجام شد، نتایجی جالب توجهی داشت؛ ۴۰ درصد از فروشندگان این ارزها را بهعنوان وسیلهای برای پرداخت، پذیرفته بودند و استقبال کردند.
این نظرسنجی توسط YouGov به نمایندگی از موسسه خدمات رویال یونایتد (RUSI) و نهاد آموزش مبارزه با پولشویی ACAMS انجام شد. در واقع باید گفت کشورهای پیشرفته در قانونی کردن ارزهای دیجیتال پیشگام بودهاند و اهمیت آن را درک کردهاند.
شفافیت مالی که این ارزها در بستر بلاک چین به همراه خود آوردهاند، میتواند راهگشای بسیاری از مشکلاتی شود که در سیستم سنتی امکان رفع آنها وجود ندارد.
رمز ارزها علاوهبر اینکه نظر بسیاری از دولتمردان را به خود جلب کردند، بسیاری از شرکتهای حوزه تکنولوژی و موسسات مالی را هم بهسوی خود کشیدند تا شانس خود را برای سرمایهگذاری و بهرهبرداری از مزیتهای آن (نقل و انتقال سریع مبالغ بزرگ، کارمزد پایین، شفافیت در جزئیات مالی و غیره) امتحان کنند. تسلا و مایکرو استراتژی مثالهایی در این زمینه هستند.
قانونی شدن ارز دیجیتال در هر کشوری مسیر توسعه را برای آنها فراهم میکند و حتی به بزرگ شدن این بازار و ارزشمندی بیشتر آن کمک میکند. آلمان، استرالیا، ژاپن، روسیه و هند از کشورهایی هستند که ارزها را پذیرفتند و برای آن قانونگذار کردند.
این اقدام هوشمندانه دولتها به شفافیت فعالیت صرافیها و دیگر اعضای جامعه رمز ارزها کمک میکند و مانع این میشود که این گروههای بزرگ به سمت اعمال زیرزمینی و غیرقانونی بروند.
بازار ارزهای دیجیتال انتخابی هیجانانگیز است
تکنولوژی بلاک چین، بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال آنقدر جذاب است که توانسته گروههای بزرگی را به خود جذب کند. این محبوبیت چنان فراگیر است که مانع تراشی یا ایجاد محدودیت ممکن است علاقمندان حوزه را به سوی فعالیت غیر شفاف ببرد و عملاً هیچ چیز قابل پیگیری نباشد.
صرافیهای ارز دیجیتال در هر کشوری میتوانند بهترین مسیر برای خرید و فروش قانونی رمز ارزها و فعالیت در این حوزه باشند. این بنگاههای مالی با ارائه بستر مناسب برای معاملهگران و همچنین تایید حساب کاربری مشتریانی که احراز هویت را بهدرستی انجام دادهاند، امکان شفافیت این حوزه را بیشتر میکنند.
نیجریه یکی از کشورهایی است که خرید و فروش ارز دیجیتال در آن ممنوع اعلام شد. نتیجه این کار ایجاد کانالهای محرمانه و فعالیتهای زیرزمینی بود؛ چرا که مردم ارزش بازار رمزنگاری را درک کردهاند و آن را رها نکردند. این محدودیتها باعث شد قیمت بیت کوین در نیجریه به ۷۱۱۵۰ دلار برسد. همهی اینها در حالیست که دولت نیجریه میتوانست با قانونی کردن بیت کوین و صدور مجوز برای فعالیت صرافیها، از مزیتهای آن بهرهمند شود یا حتی مانند کشورهای مختلف برایش مالیات در نظر بگیرد.
تجربه نیجریه ثابت کرد که نمیتوان در برابر تکنولوژی و جهان غیر متمرکز ایستادگی کرد و علاقمندان به آنها در هر صورت راهی برای رسیدن به آن پیدا میکنند.
فرصتی برای خلق ثروت و توسعه
سالهای زیادی است که با انواع تحریمها دست و پنجه نرم میکنیم و در تلاشیم تا بتوانیم راههایی برای رهایی از آنها پیدا کنیم؛ ارزهای دیجیتال فرصتی است که در اختیار داریم تا در برابر محدودیتها پیروز شویم.
بسیاری از متخصصان بلاک چین و نخبگان اقتصادی در ایران حضور دارند که میتوان با رهبری آنها مسیر رشد را پیش گرفت. گروههای جوان و فعال حوزه تکنولوژی در ایران میتوانند نقش پررنگی را ایفا کنند تا سرمایهها از کشور خارج نشوند.
استفاده از صرافی ارز دیجیتال ایرانی، سرمایه را داخل کشور نگه میدارد و توسعه حاصل از خلق ثروت و دانش را به صورت درون مرزی مشاهده میکنیم. همین صرافیها هستند که تکنولوژی را وارد جریانهای مالی میکنند و مردم با استفاده از کیف پولهای ایرانی سرمایه محبوب خود را ایمن نگهداری میکنند و با بروز هرگونه سوال و چالش خیلی راحت میتوانند پاسخشان را پیدا کنند.
به این ترتیب میتوان گفت قانونی شدن ارزهای رمزنگاری میتواند:
- طیف وسیعتری از سیاستهای پولی ایجاد میکند
- بلاک چین سیستمهای مالی را ایمن میکند
- سبب تشویق سیستمهای پرداخت در رقابت و نوآوری شود
- سبب کاهش ذخایر نقدینگی در دسترس مردم میشود
نباید از قطار سریعالسیر علم و سرمایه جا بمانیم و دنیا از ما سبقت بگیرد. میتوان با قانونگذاری شفاف و پروبال دادن به فعالان حوزه، خون تازهای به رگهای ایران وارد کرد.
خطرات ممنوعیت برای سرمایههای ایرانیان
تاکنون حدود ۲۵ هزار میلیارد تومان سرمایه از داخل کشور وارد این بازار شده است. این رقم قابل توجه در حال حاضر در بسترهای مالی کشور در گردش است و از مجاری بانکی داخلی خارج نشده است.
همچنین صرافیهای ارز دیجیتال ایرانی، برای ایجاد حساب کاربری گزینهی احراز هویت را الزامی کردهاند و بدون تایید شدن مشخصات فرد با کد ملی او مجوز انجام خرید و فروش یا سرمایهگذاری را صادر نمیکنند.
با این تفاسیر تا به این جا کریپتوکارنسیها مقابل خروج سرمایه از کشور را گرفتهاند و انجام هرگونه فعالیت غیرقانونی با توجه به روند احراز هویت در این عرصه ممکن نیست. اما ممنوعیت مبادلات داخلی این ارزها که اخیراً اخباری پیرامون آن منتشر شده است؛ این روند مثبت کنونی را متوقف خواهد کرد.
در ادامه، به بررسی معضلاتی که ممنوع شدن خرید و فروش ارز دیجیتال و توقف فعالیت صرافیهای داخل کشور ایجاد خواهد کرد، میپردازیم.
آیا ممنوع شدن خرید و فروش رمزارز، سرمایه این بازار را به بخش مالی دیگر منتقل میکند؟
مسلماً پاسخ به این پرسش بهطور قطعی خیر است. رمز ارز شاید تازه بر سر زبانها افتاده باشد، اما پدیدهای نوظهور نیست. رمز ارزها بیش از یک دهه است که به جهان معرفی شدهاند و کاربران ایرانی نیز مدتهاست در این حوزه فعالیت دارند.
افراد بسیاری سودهای کلان در این بازار کسب کردهاند و بسیاری انجام مبادلات برونمرزی و انتقالهای مالی خود را با این ارزها انجام میدهند. همچنین بسیاری از کاربران ارزهای دیجیتال را بهدلیل غیرمتمرکز بودن ماهیت آنها، محلی امن برای سرمایهگذاری میدانند.
شاید در ماههای اخیر این عرصه کاربران تازهوارد بسیاری داشته است؛ اما تعداد زیادی از کاربران ایرانی از سرمایهگذاران قدیمی یا تریدرهای با سابقهی کریپتوکارنسیها هستند.
اخبار منتشر شده و رعب و وحشتی که ایجاد کرده، ممکن است تازهواردها را وحشتزده کرده و موجب خروج آنها از این بازار شود. اما بدون شک کاربران قدیمی این ارزها با این اخبار حوزه پرهیجان کریپتو را رها نخواهند کرد. پس عملاً این تصور که غیر قانونی شدن مبادله ارز دیجیتال سبب میشود سرمایهی کاربر ایرانی وارد حوزههای دیگر مالی چون بورس شود، کاملاً نادرست است.
سرمایهگذاران قدیمی که با توجه به سابقهی حضورشان در این عرصه قطعاً سودهای کلان بهدست آوردهاند و سرمایه بیشتری نسبت به سرمایهگذاران مبتدی دارند؛ دارایی خود را به صرافیهای خارجی منتقل کرده و آنها را بستر سرمایهگذاری و فعالیت خود قرار میدهند.
این سرمایهگذاران تاکنون اصل و سود سرمایه خود را در در مجاری بانکی داخلی کشور جابهجا میکردند. اما هنگامی که فعالیت خود را برون مرزی کنند، ترجیح میدهند سود سرمایهی خود را نیز در فرایندهایی خارج از کشور به گردش درآورند و این موضوع سبب خروج حجم زیادی نقدینگی و ارز از کشور خواهد شد و تاثیر منفی بر اقتصاد ملی خواهد گذاشت.
ممنوعیت خرید و فروش رمزارز به معنای توقف آن نیست
ما در گذشته تجربه فیلترینگ شبکههای اجتماعی مختلف را داشتهایم. آیا فیلتر شدن فیسبوک، تلگرام یا توییتر سبب خروج کاربران ایرانی از این شبکهها شده است؟ قطعاً پاسخ شما خیر است. روند فیلترینگ سبب شد که کاربران داخل کشور با استفاده از VPN و فیلترشکن فعالیت خود را در این کانالهای ارتباطی ادامه دهند و تنها کسانی که استفاده از این ابزارها را متوقف کردهاند، افرادی هستند که قبل از فیلترینگ نیز فعالیت چندانی در این شبکهها نداشتند.
بنایراین، از این تجربه میتوان نتیجه گرفت ممنوعیت مبادلهی ارز دیجیتال در کشور مساوی با توقف فعالیت کاربران ایرانی و تعطیلی این بازار در کشور نخواهد بود. بلکه این توقف میتواند ادامه روند شفاف و قانونی آن که قبلتر توضیح دادیم با احراز هویت در بستر صرافیهای داخلی صورت میگیرد را متوقف سازد.
توقف این روند سبب میشود مبادله این ارزها در داخل کشور به بسترهای دیگر منتقل شده و امنیت سرمایه کاربران به خطر بیافتد. انجام مبادلات شخص به شخص در بستر پیامرسانها میتواند یکی از این پدیدهها باشد. همچنین استفاده از صرافیهای خارجی که خطر بلوکه شدن دارایی را برای کاربران در پی دارد، از دیگر عواقب این اتفاق است.
اما مشکل بعدی که پس از ممنوعیت مبادلات رسمی و در بستر صرافیها ایجاد خواهد شد؛ شروع فعالیتهای خلاف قانون با استفاده از رمز ارزها است.
ماهیت اصلی ارزهای دیجیتال عدم تمرکز است و همانطور که میدانید تراکنش همتا به همتا صورت میگیرد و تنها مشخصاتی که از دو طرف تراکنش در دسترس است، کلید عمومی آنها در بستر بلاک چین است. در حال حاضر کاربر ایرانی به واسطه تایید اطلاعات شناسایی و مطابقت آن با کد ملی در صرافی ایرانی مجوز خرید و فروش و سرمایهگذاری دارد.
عدم فعالیت افراد در بستر صرافیها و کوچ آنها به کانالهای غیر رسمی برای خرید و فروش، امکان پیگیری و شناسایی آنها از طریق اطلاعات هویتی و کد ملی را غیرممکن میکند.
اشاره کردیم که رمزارز غیرمتمرکز است؛ عدم شناسایی صاحبان آن نیز سبب میشود این ارزها بهراحتی بستری امن برای مجرمان و کسانی باشد که میخواهند بدون شناسایی شدن، معامله انجام دهند و بهصورت مخفیانه دارایی خود را جابهجا کنند.
این امکان در حال حاضر برای کاربر ایرانی در صرافی داخلی تحت هیچ شرایطی وجود ندارد و تمامی مبادلهها بهصورت شفاف و در چارچوب قانون کشور صورت میگیرد. اما ممنوعیت فعالیت صرافیها و ممنوعیت خرید و فروش رسمی، بیشک فضایی بسیار امن و بیدغدغه برای مجرمان ایجاد خواهد کرد.
متخصصان ارزهای دیجیتال راهی جز مهاجرت نخواهند داشت
اتفاق بعدی که با اعلام ممنوعیت برای تبادل رمز ارزها در کشور خواهد افتاد؛ خروج سرمایههای فکری این حوزه است. ارز دیجیتال و حوزهی بلاک چین، مباحثی پیچیده هستند که با توجه به جدید بودن این تکنولوژیها در حال حاضر جهان از متخصصان آن اشباع نشده است و هنوز در سراسر جهان نیاز به این متخصصین کاملاً احساس میشود.
در سالهای اخیر و با شروع فعالیت صرافیهای ارز دیجیتال ایرانی، جوانان بسیاری به این حوزه علاقهمند شدهاند و به کسب دانش و مهارت در این زمینه پرداخته و در حال حاضر در پلتفرمهای داخلی مشغول به کار هستند.
ارزهای دیجیتال دیر یا زود بازارهای جهانی را تصاحب خواهند کردد و مانند تمامی ابزارهای دیجیتالی دیگر که جایگاه رقبای سنتی خود را تصاحب کردند، جایگزین ارزهای فیات خواهند شد. در آن زمان نیاز به متخصصین این حوزه بیش از پیش در تمام کشورها احساس خواهد شد.
ممنوعیت فعالیت برای صرافیهای داخلی سبب میشود متخصصان ایرانی شاغل در این مجموعهها برای ادامهی شغل خود و کسب درآمد راهی جز مهاجرت و خروج از کشور نداشته باشند. خروج این افراد و دانش آنها از کشور در آیندهای نه چندان دور که ایران هم ملزم به استفاده از رمز ارزها در عرصههای تجارت جهانی شود، اقتصاد کشور را دچار مشکلات اساسی خواهد کرد.
در این زمان کشور نیاز جدی به فعالان با تجربهی این حوزه و متخصصان دانش کریپتوکارنسی و بلاک چین خواهد داشت و عدم حضور آنها سبب خواهد شد اقتصاد ایران دچار ضرر و زیانهای بزرگ و جبرانناپذیر شود.
ممنوعیت ارزهای دیجیتال؛ مصداق بارز خود تحریمی
ارزهای دیجیتال بر بستر بلاک چین متولد شدهاند و فرصتی ایجاد کرده تا بشر شکل جدیدی از تکنولوژی و سرمایهگذاری را تجربه کند. روزهای اخیر خبرهایی مبنی بر ممنوعیت خرید و فروش ارز دیجیتال و فعالیت صرافیها منتشر شد که توجه بسیاری را جلب کرد. ارزهای دیجیتال که تاکنون قانونی برای آنها وضع نشده، یکباره ممنوع شدند و این موضوع میتواند آسیبهای زیادی بههمراه داشته باشد.
باید دید که مسئولین امر چه دغدغههای دارند و آیا تمام جوانب را در نظر گرفتهاند؟ چه بسا که نتیجه این کار خود تحریمی و ایجاد فضایی برای فعالیتهای غیر قانونی است.
تحریم داخلی چه آسیبهایی دارد؟
نظرات کارشناسی میگویند که رمز ارزها یکی از بهترین فرصتها برای کشورهای در حال توسعهاند. چنین کشورهایی که در بیشتر جوامع بینالمللی با فشار و تحریم روبهرو هستند، برای توسعه و پیشرفت باید چالشهای زیادی از سر بگذرانند. ممنوعیت این ارزها چه تبعاتی دارد؟
۱. دامن زدن به محدودیتهای اقتصادی
ارزهای دیجیتال بر شبکهای کاملاً غیرمتمرکز بسط یافتهاند که هیچ تحریمی نمیتواند راه دسترسی ملتها را بر آن ببندد. چه فرصتی بهتر از این تا بتوان تحریمها را دور زد و نیازهای مالی کشور را در حالیکه تمام درها بهروی ما بستهاند، برطرف کنیم. میتوان با کمک این ارزها کالای مورد نیاز کشور را که پیش از این با هزاران دغدغه تهیه میشدند، خریداری کرد و بدون نیاز به حواله و سوئیفت هزینه آن را پرداخت.
ممنوعیت خرید و فروش ارز دیجیتال نوعی مقابله مستقیم برای دسترسی آسان به بازاری جهانی است که میتواند با خود برای ما رهایی از موانع را بههمراه داشته باشد.
۲. وابستگی به پلتفرمهای خارجی
اگر این خود تحریمی اتفاق بیفتد و صرافیهای ارز دیجیتال ایرانی ممنوعالفعالیت شوند، جذابیت بازار ارز دیجیتال مردم را بهسوی صرافیهای آمریکایی و اروپایی میبرد که بارها ثابت کردهاند برای سرمایه ما ایرانیان خطرناکند. نمونههای آن را بهراحتی میتوان جستوجو کرد؛ صرافی بیترکس و بایننس دو پلتفرم معروف برای خرید و فروش ارز دیجیتال هستند که هر دوی آنها با قوانین تحریمی همگامند و به ایرانیان سرویس نمیدهند. چه بسا استفاده از این صرافیها، سرمایه را از کشور خودمان خارج میکند و ممکن است به محض تشخیص IP ایرانی کاربران، حساب آنها را بلوکه کند؛ به سادگی سرمایهای که میتواند در صرافی امن ایرانی مبادله شود از دست میرود.
۳. از بین رفتن مشاغل و مهاجرت نخبگان
بسیاری از فعالان حوزه ارزهای رمزنگاری شده متخصصان تکنولوژی، بازاریابی، اقتصاد و دیگر دانشهای مربوط به آنها هستند. ممنوعیت فعالیت صرافیهای خرید و فروش ارز دیجیتال به معنی از بین بردن مشاغل و نابودی درآمد گروه بزرگی از نیروهای فعال و تخصصی است. چنین اتفاقی میتواند احساس ناامیدی را میان سرمایههای انسانی بیشتر کند و آنها برای مهاجرت مصمم شوند. آن هم در شرایطی که بسیاری از کشورهای همسایه نهایت استفاده را از رمز ارزها میبرند و این تهدیدی جدی است که ما از قطار علم و ثروت جا بمانیم و نیروهای متخصص را نیز از دست دهیم.
همچنین این ممنوعیتها ضربهای بزرگ به فعالان این حوزه وارد میکند و تمام تلاشهای آنها را از بین میبرد که این، نابودی سرمایهای بزرگ است.
۴. عدم بهبود شرایط برای صنایع مختلف
صنایع و کسبوکارهای مختلف که درآمد دلاری دارند یا برای خرید مواد اولیه نیازمند اتصال به بازارهای جهانی هستند، میتوانند از طریق بلاک چین و ارزهای دیجیتال امور خود را بهراحتی انجام دهند.
فریلنسرها، هتلداران، فعالان حوزه گردشگری سلامت و دیگر گروهها همیشه برای وصول درآمد دلاری خود با دردسر مواجه هستند و باید با قوانین بینالمللی دستوپنجه نرم کنند. چه بهتر که با قانونگذاری برای فعالیت صرافیها و توقف ممنوعیت، به بهبود این شرایط و توسعه کسبوکارها کمک کرد.
بیشتربخوانید: قوانین استخراج بیت کوین
اقتصاد و توسعه پایدار در گرو تکنولوژی
ما سالهاست که با مشکلات خارجی روبهرو هستیم و تلاش کردهایم در برابر آنها مقاوم باشیم تا راهی برای برون رفت از شرایط پیدا کنیم. اکنون که دنیا بهسوی تولید دانش میرود و تلاش آنها بر محدود کردن ایران است، میتوانیم با کمک مشاورین خبره و متخصصان این حوزه، مسیر پیشرفت را طی کنیم.
صرافیهای ایرانی ارز دیجیتال با عملکرد حرفهای خود، میتوانند به محلی برای معاملهگری و سرمایهگذاری تاجران غیر ایرانی نیز تبدیل شوند و این ورود سرمایه به کشور است.
امید داریم با در نظر گرفتن تمام موارد گفته شده و تلاش برای ایجاد فرصتهای کاری و علمی بینظیر، مسئولان مانع این محدودیتها شوند و از این فرصت جهانی بهترین استفاده را داشته باشیم.
این روزها در فضای مجازی کشور چه میگذرد؟
اگر نگاهی کوتاه به صحبتهای اخیر کاربران در فضای مجازی یا سایتهای مرتبط با رمز ارزها بیاندازیم، موجی از نارضایتی و ناامیدی را مشاهده میکنیم که مسبب آن، اخبار منفی روزهای اخیر در مورد رمز ارزها است:
- برخی ترسیدهاند.
- برخی ناامید و ناراضی هستند.
- برخی به رفتن از کشور و مهاجرت فکر میکنند.
- برخی میگویند دولتها نباید جلوی رمزارزها را بگیرند.
- برخی نیز به دلیل نگرانی، دارایی خودشان را از صرافیها خارج کردهاند.
- برخی هم معتقد هستند محدودیت داخلی، باعث عقب ماندگی و وابستگی کشور خواهد شد.
اکثر این افراد رمز ارزها را یک اتفاق جهانی میدانند و خواستار این هستند که قدرت انتخاب داشته باشند تا بتوانند از فرصتهای بازار کریپتو استفاده کنند.
استقبال جهان از ارزهای دیجیتال
بلاک چین و کریپتوکارنسی در آموزش عالی و دانشگاههای برتر جهان راه پیدا کرده است. در این دانشگاهها، نیروهای متخصص حوزه رمز ارزها تربیت میشوند تا در راستای توسعه کشور و استفاده از تکنولوژیهای جدید فعالیت کنند.
در گزارشی که سال ۲۰۱۸ توسط coinbase منتشر شد، عنوان شده بود ۴۲ درصد از ۵۰ دانشگاه برتر دنیا، در حال حاضر حداقل یک واحد درسی خود را به آموزش رمز ارز و بلاک چین اختصاص دادهاند.
کشورهای زیادی در حال حاضر تلاش میکنند که از فناوری بلاک چین استفاده کرده و از پتانسیل رمز ارزها برای رشد سرزمینشان استفاده کنند؛ مانند چین، ژاپن و سوئیس که سرمایهگذاریهای کلانی را در این حوزه انجام دادهاند.
بسیاری از منابع معتبر و افراد صاحبنظر، بیان کردهاند که تکنولوژی بلاک چین هیچ وقت از بین نخواهد رفت و نیاز است که برای استفاده از این فناوری آماده شویم.
بندیکت بونز، دانشجوی دکترای دانشگاه استنفورد در رشتهی کریپتوکارنسی، میگوید:
امروزه اگر در زمینه رمزنگاری و کریپتوکارنسی متخصص و حرفهای باشید، بیکار ماندن برای شما غیرممکن است.
در حال حاضر، ما گروهی از متخصصین حوزه رمز ارزها را در کشور داریم. در صورت محدودیت داخلی علیه این حوزه، سرانجام این افراد چه خواهد شد؟
آموزش به جای ممنوعیت و محدودیت
برخی از مسئولین با بیان اینکه کلاهبرداری در بازار رمز ارزها در حال انجام است و مردم ضرر میکنند، خواستار ممنوعیت رمز ارزها در کشور شدهاند. اما باید از مسئولین پرسید آیا در دیگر حوزههای مالی، کلاهبرداری اتفاق نمیافتد؟
با رشد روز افزون رمز ارزها و افزایش قیمت این داراییها، برخی از افراد سودجو نیز به این بازار چشم امید بستهاند و اقدام به کلاهبرداری میکنند.
در اینجا، این وظیفه دولت، نهاد مسئول و صرافی ارز دیجیتال است که با آموزش به افراد تازهوارد، دست کلاهبرداران را از این حوزه کوتاه کند؛ در مورد روشهای جدید کلاهبرداری در حوزه رمز ارزها به کاربران آموزش دهیم و از نیروی متخصص ایرانی برای این آموزشها استفاده کنیم.
در آخر تاکید میکنیم که بهبود کیفیت زندگی برای مردم در سطح جهانی، به سرمایهگذاری در بخش آموزش بستگی دارد. نیاز است آموزش در حوزه رمز ارزها را به عنوان یک پدیده نوظهور نیز مورد توجه قرار دهیم تا کاربران ایرانی به راحتی بتوانند در این حوزه فعالیت کنند و دست کلاهبرداران از این حوزه کوتاه شود.