نسبت شارپ چیست و چگونه محاسبه میشود؟

شاید اصطلاح نسبت شارپ را در طول فعالیت و حضور خود در بازارهای مختلف مالی، زیاد شنیده باشید. این یکی از اصطلاحات رایج در بازارهای مالی است. معاملهگران بازار ارز دیجیتال با اصطلاح نرخ بازگشت سرمایه غریبه نیستند. در اصل این نسبت برای ارزیابی عملکرد تعدیل شده ریسک یک رمزارز استفاده میشود. در یک تعریف کلی این نسبت به سرمایهگذار میگوید که با نگهداری یک دارایی پرخطر چه مقدار بازده اضافی دریافت خواهد کرد.
نرخ بازگشت سرمایه در واقع نسبت درآمد ما از یک سرمایهگذاری به سرمایه اولیه است. دور از انتظار نیست اگر قیمت ارزهای دیجیتال در سقوط و صعود ما را شگفتزده کند، اما نسبت شارپ میتواند به ما نشان میدهد میزان بازدهی سرمایه نسبت به ریسک چقدر است.
اکثر افراد فعال حوزه مالی میدانند که چگونه این شاخص را محاسبه کنند و اطلاعات بهدستآمده از این فرمول چه چیزی را نشان میدهد. اگر شما درباره این نسبت چیزی نمیدانید و درباره استفاده درست ازآن برای کاهش ریسک معاملات خود اطلاعاتی ندارید، وقت آن رسیده تا اطلاعات خود را در این باره کامل کنید. همراه ما در مجله تخصصی والکس بمانید.
نسبت شارپ چیست؟
Sharp Ratio، عددی است که نشان میدهد بازده یک سرمایهگذاری بدون ریسک، چقدر تضمین شده است. در واقع نسبت ریسک است که به سرمایهگذار کمک میکند تا میانگین بازده سرمایهگذاری را در مقایسه با ریسکهای احتمالی آن تخمین بزند.
با کمکردن نرخ بدون ریسک از نرخ بازده مورد انتظار پرتفوی و تقسیم نتیجه بر انحراف استاندارد که در غیر این صورت بهعنوان معیار آماری نوسانات دارایی شناخته میشود، محاسبه میشود.
نسبت شارپ به شما کمک میکند تا ببینید در مقایسه با سرمایهگذاری بدون ریسکی انجام دادهاید، آیا ریسکی که انجام دادهاید شما را به سود و بازدهی رسانده است یا نه؟این فرمول را ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ طراحی کرده و توسعه داده است. شارپ در سال ۱۹۹۰ برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد.

چگونه نسبت شارپ را تفسیر کنیم؟
ریسک ذاتی یک سرمایهگذاری وقتی تعریف میشود که انحراف استاندارد آن تعیین شود. پس نسبت شارپ بالاتر نشاندهنده ظرفیت بازدهی بهتر یک رمزارز برای هر واحد ریسک اضافی است. این نسبت میتواند توجیهی برای نوسانات اساسی رمزارز باشد. در واقع، میتوانید از شاخص شارپ ارز دیجیتال برای مقایسه رمز ارزها استفاده کرد. محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI هم کمک میکند تا اطلاعات بیشتری درباره Sharp Ratio یک رمزارز به دست آورد.
این نسبت را میتوان با درنظرگرفتن نتیجه به شکلهای زیر تفسیر کرد:
۱. نسبت بالاتر از ۱.۰ قابلقبول است.
۲. نسبت بالاتر از ۲.۰ در محاسبات بسیار خوب است.
۳. نسبت ۳.۰ یا بالاتر عالی ارزیابی میشود.
۴. نسبت زیر ۱.۰ به حداقل بازده کافی نمیرسد.
۵. نسبت منفی به این معنی است که نرخ بدون ریسک بیشتر از بازده سبد سهام است یا انتظار میرود بازده سبد سهام منفی باشد.
چرا شاخص شارپ مهم است؟
همانطور که شارپ در دیگر بازارها سرمایهگذاری، مثل بورس کارآمد است، شارپ ارز دیجیتال هم ابزار بسیار مهمی در این بازار محسوب میشود. معنی شارپ در ارز دیجیتال در واقع همان تمایل سرمایهگذاران برای کسب بازده بالاتر با ابزارهای بدون ریسک است. ازآنجاییکه این نسبت بر اساس انحراف معیار محاسبه میشود که خود یک واحد اندازهگیری ریسک در سرمایهگذاری است، شاخص شارپ میزان بازده حاصل از یک سرمایهگذاری را بعد از درنظرگرفتن تمام ریسکهای ممکن نشان میدهد. در واقع این شاخص، مفیدترین شاخص تعیین عملکرد یک سرمایه در بازار است که شما بهعنوان سرمایهگذار باید از آن مطلع باشید.
تعیین میزان بازده
مکانیسمی برای تعیین عملکرد یک صندوق سرمایهگذاری در برابر سطح معینی از ریسک است. هرچه این نسبت بالاتر باشد، عملکرد آن نسبت به ریسک موجود بهتر خواهد بود. اگر Sharp Ratio منفی به دست آوردید، بهتر است در نحوه سرمایهگذاری خود تجدیدنظر کنید.
مقایسه عملکرد داراییهای مختلف
شاخص شارپ میتواند بهعنوان ابزار مقایسه دو سرمایهگذاری مختلف در یک بازار به کار گرفته شود. برای مثال، شما میتوانید این شاخص را برای مقایسه میزان بازده و ریسک بیت کوین و اتریوم محاسبه کنید. با این کار دو رمزارز مختلف که ریسکهای مشابهی دارند را با میزان بازده احتمالی آنها مقایسه خواهید کرد.

مقایسه عملکرد دارایی در برابر معیار بازدهی
نسبت شارپ میتواند به شما بگوید رمزارزی که انتخاب کردید، آینده بهتری نسبت به ارزهای مشابه در همان دستهبندی دارد یا خیر. در واقع به شما کمک میکند افق دید بازتری پیدا کرده و وضعیت دارایی خود را بهتر بررسی کنید. فرض کنید که شاخص شارپ معیار در بازار رمزارزها، حداقل ۱.۵ است. با محاسبه این شاخص برای دارایی خودتان میتوانید بفهمید این رمزارز نسبت به کل بازار عملکرد خوبی دارد یا خیر.
چطور ریسک سرمایهگذاری را با Sharp Ratio کاهش دهیم؟
شاخص شارپ یکی از قدرتمندترین ابزارهای مورد استفاده برای انتخاب بهترین رمزارز دیجیتال است تا بتوان بازدهی و سوددهی مناسبی از آن رمزارز به دست آورد. Sharp Ratio تا حد زیادی ریسک و بازده یک سرمایهگذاری را نشان میدهد. معنی شارپ در ارز دیجیتال به این صورت است که سرمایهگذار با متنوع کردن سبد داراییهای خود میتواند ریسک کل سرمایه را تا حد قابلقبولی کاهش دهد.
در واقع با سرمایهگذاری در بازارهای مختلف که نسبتاً از همدیگر مستقل عمل میکنند، میتوانید نسبت سود و ریسک سرمایهگذاریهای خود را در حد تعادل نگه داشته و امنیت ارزش دارایی خود را تضمین کنید.
ازآنجاییکه اعداد و اطلاعاتی که به دست میآید، به واقعیت بسیار نزدیک هستند، میتواند بازخوردی کارآمد و عینی در مورد عملکرد ارزهای دیجیتالی ارائه دهد. با نگاهکردن به شاخص شارپ میتوان میزان ریسکی را که دو رمزارز با بازدهی اضافی نسبت به نرخ بدون ریسک مواجه شدهاند، ارزیابی کنید.
این یک ابزار بسیار قدرتمند، اثرگذار و همچنین استاندارد برای مقایسه وجوهی است که از استراتژیهای مختلفی مانند رشد یا ارزش یا ترکیب استفاده میکنند.در حالت ایدهآل، ممکن است رمز ارزی را که نسبت شارپ بالاتری دارد، گزینه بهتری برای سرمایهگذاری باشد. بااینحال، اگر رمزارز نوسانات زیادی داشته باشد، این نوع تصور وجود دارد که نمیتوان بهعنوان یک رمزارز مورد اعتماد به آن نگاه کرد. این بدان معناست که قیمت ارزهای دیجیتال و یا به طور خاص، رمزارزی که با نوسانات متوسط به بازدهی ۷ درصدی میرسد، همیشه بهتر از صندوقی است که بازدهی ۸ درصدی با فراز و نشیبهای زیاد دارد. بنابراین، شارپ بالاتر به این معنی است که رابطه بین ریسک و بازده رمزارز ایده آل است و مارک کپ ثابتتری دارد. این دو ویژگی میتواند سرمایهگذار را به آینده پربازده رمزارز خوشبینتر کند.

انواع نسبت شارپ
شاخص شارپ بهطورکلی دو نوع دارد: نسبت ترینور و سورتینو. این نسبتها برای معاملهگران خرد دید بهتری از بازار فراهم میکنند.
۱. نسبت ترینور
در سال ۱۹۶۵، فردی به نام جک ترینور، فرمول ترینور را توسعه داد. در این فرمول بهجای استفاده از انحراف معیار در مخرج، از بتا استفاده میشود. معیار ترینور میزان پولی که یک سبد دارایی کسب خواهد کرد را نسبت به ریسک آن در بازار محاسبه خواهد کرد. بهعبارتدیگر، این معیار فقط از یک ریسک سیستماتیک یا بتا استفاده میکند، درحالیکه نسبت شارپ از ریسک کل استفاده میکند.
ضریب بتای پرتفوی در واقع تغییرات بازده رمزارز یا سهام نسبت به تغییرات بازده کل بازار را بیان میکند. ممکن است یک رمزارز حرکتی مشابه با بازار داشته باشد، در این حالت ضریب بتای آن ۱ است. در حالتی که این ضریب کمتر از یک باشد، رمزارز یا دارایی رفتاری تدافعی دارد و نسبت به تغییرات بازار کمتر واکنش نشان میدهد. بتای ۰ نیز نشان میدهد که رمزارز یا سهام رفتاری مستقل از کل بازار دارد.
بتای بیشتر از یک، رفتار تهاجمی رمزارز را نشان میدهد. یعنی با تغییرات کوچک در بازار، قیمت ارز رفتار شدیدتری نشان میدهد. این نوع از داراییها ریسک سیستماتیک بالاتری دارند. بتای منفی نیز نشان میدهد که رفتار قیمتی رمزارز با بازار معکوس است و با کاهش شاخص کل بازار، قیمت آن افزایش مییابد یا برعکس. دقت کنید بتای منفی و صفر در نسبت ترینور باعث میشود عدد بهدستآمده در بازار معنیدار نباشد.
۲. نسبت سورتینو
در مقابل نسبت ترینور، نسبت سورتینو قرار دارد. سورتینو برای ارزیابی بازده یک سرمایه در برابر ریسک نامطلوب آن استفاده میشود. این نسبت با کمکردن بازده بدون ریسک از بازده مورد انتظار و تقسیم نتیجه آن به انحراف معیار نامطلوب سبد سرمایهگذاری به دست میآید.
نحوه محاسبه نسبت سورتینو:
در واقع نسبت سورتینو محاسبهی نسبت شارپ است، با این تفاوت که در شارپ هر دو ریسک مثبت و منفی در نظر گرفته میشود، اما در نسبت سورتینو فقط ریسک نامطلوب و بخشهای نزولی بازار در نظر گرفته میشود. درست مانند شاخص شارپ هرچه نسبت سورتینو عدد بالاتری باشد، سرمایهگذاری در آن سبد سرمایه مناسبتر خواهد بود.
نسبت سورتینو برای سرمایهگذاران خردی که قصد دارند در بازه زمانی کوتاهمدت سود مشخصی کسب کنند، مفید است.

نسبت شارپ و ریسک به چه صورت است؟
درک رابطه بین این دو اغلب ما را به اندازهگیری انحراف استاندارد میرساند. انحراف استاندارد را میتوان همان ریسک کل دانست. مربع انحراف معیار واریانسی است که به طور گسترده توسط برنده جایزه نوبل، هری مارکوویتز، پیشگام نظریه پورتفولیو مدرن استفاده شد. باتوجهبه این موضوع، اکنون این سؤال پیش میآید که چرا شارپ انحراف استاندارد را برای تنظیم بازده اضافی برای ریسک انتخاب کرد و چرا باید به آن اهمیت دهیم؟
ما میدانیم که مارکویتز تحت واریانس ایستاده معیاری از پراکندگی آماری یا نشانهای برای تعیین مقدار فاصله رمزارز با مقدار مورد انتظار معرفی کرد. در یک نگاه کلی میتوان متوجه شد که این اطلاعات آینده نامطلوبی را برای رمزارز و سرمایهگذار پیشبینی میکند. پس هر چه ریسک بالاتر باشد، نسبت شارپ کمتر و سرمایهگذاری روی رمزارز غیرمنطقیتر است و هر چه واریانس این نسبت بالاتر برود، میتوان به آینده رمزارز و میزان ریسکی که برای خرید و سرمایهگذاری روی آن باید در نظر گرفت امیدوارتر بود.
اعداد موردنیاز برای محاسبه این فرمولها را چطور به دست بیاوریم؟
اگر تا اینجای مطلب همراه ما بوده باشید، مطمئناً حالا به این فکر میکنید که چطور میتوان اعداد موردنیاز برای محاسبه این فرمولها را پیدا کرد و با استفاده از شاخص شارپ، ریسک مالی خرید و هولد کردن رمزارزها را هم کاهش داد؟ دنبالکردن اخبار بازار و جستوجو در اینترنت، بهترین راه برای بهدستآوردن نرخهای بازده و نرخ سود بدون ریسک و انحراف معیار برای هر بازار مالی است. با دنبالکردن اخبار بازار و نمودارهای مالی و زمانی میتوانید اعداد موردنیاز خود را پیدا کرده و فرمول نسبت شارپ را اجرا کنید.
برای مثال، شما ۴۵ میلیون تومان در بیت کوین سرمایهگذاری کردهاید. نرخ بازگشت سود دارایی شما ۱۲% درصد و نوسان آن ۱۰% بوده است. بازدهی مؤثر سبد سرمایهگذاری ۱۷% و با بازده مورد انتظار ۱۲% درصد بوده است، درحالیکه نرخ سود بدون ریسک ۵% محاسبه شده است. همه ارقام فرضی هستند. نسبت شارپ برابر است با:
در این محاسبه، نسبت شارپ کمتر از یک است و نرخ بازدهی سود قابلقبول نیست. حال در نظر بگیریم بازده مورد انتظار سرمایهگذاری ۳۵% درصد باشد، در این صورت محاسبه نسبت شارپ به شکل زیر است:
در این حالت سرمایهگذاری در این رمزارز بسیار پربازده خواهد بود.
محدودیتهای نسبت شارپ
هرچقدر که شاخص شارپ میتواند یک ابزار بسیار موفق و اثرگذار برای سرمایهگذاری با چشم باز در بازار ارزهای دیجیتالی باشد، این ابزار همچنان ممکن است محدودیتها و نقصهایی هم داشته باشد. هنگام استفاده از آن، اقدامات احتیاطی خاصی وجود دارد که باید رعایت کنید.
اول اینکه نتیجهای که به دست میآورید فقط یک عدد است و بهتنهایی نمیتواند تمام اتفاقها، جریانات و تأثیرهایی که ممکن است برای بازدهی و قیمت نهایی یک ارز مشخص کند را پیشبینی کند.
شما باید شاخص شارپ دو رمزارز را مقایسه کنید تا معنای دقیق آن را به دست آورید.
همچنین شارپ ریسک پرتفوی را در نظر نمیگیرد. اعداد بهدستآمده به سرمایهگذار نشان نمیدهد که آیا پرتفوی در یک بخش متمرکز است یا خیر. فرض کنید یک کیف پول یک سرمایهگذاری از چندین رمزارز بزرگ بازار تشکیل شده باشد که در کنار هم عملکرد خوبی خواهند داشت، پس برای این تعداد رمزارز، نسبت بالا خواهد بود. بااینوجود، وقتی همزمان چند رمزارز دیگر را به کیف پول اضافه میکند که ریسک متوسطی دارد، شاخص شارپ نمیتواند عملکرد آینده و کلی پرتفوی را در نظر بگیرد.
برای تصمیمگیری آگاهانه میتوانید از معیارهای کیفی دیگری در کنار این نسبت استفاده کنید. در نهایت همیشه بهتر است که شاخص شارپ را ابزاری برای تمرکز روی افق سرمایهگذاری بلندمدت خود بدانید و در همین راستا از آن استفاده کنید. معمولاً شارپ را میبینید که نشاندهنده عملکرد تعدیلشده ریسک سهساله است. اما اگر افق سرمایهگذاری بلندمدت دارید، چنین نسبتی ممکن است کارساز و موفق نباشد.
در کنار همه این موارد، نسبت شارپ از انحراف معیار سود بهعنوان میانگین ریسک کل در مخرج کسر استفاده میکند. این انحراف معیار معمولاً نشان میدهد که توزیع سود نرمال است. در بازارهایی مانند بازار کریپتوکارنسی که توزیع سود در آن نهتنها نرمال نیست، بلکه نوسانات شدید بازار را تا حد زیادی غیرقابلپیشبینی میکنند، کارایی این نسبت کاهش پیدا میکند.
به همین دلیل در بازار کریپتوکارنسی توصیه میشود که این نسبت را برای مدتزمان محدود محاسبه کرده و برای بازههای طولانی از آن استفاده نکنید. در ضمن در هر بار محاسبه، بازه زمانی مشخص و ثابتی را در نظر بگیرید که کار محاسبات پیچیده و پراکنده نشود.
شاخص شارپ، ابزاری برای روشنکردن مسیر
تمام شاخصهایی که برای محاسبه نرخ سود احتمالی، امکانهای سرمایهگذاری و همچنین محاسبات مربوط به حد سود و ضرر وجود دارند، صرفاً بخشی از کاری است که شما بهعنوان یک معاملهگر در بازار ارزهای دیجیتال باید انجام دهید. نسبت شارپ مانند شاخصهای دیگر همچون نرخ بازگشت سرمایه یا مارک کپ، محدودیتهایی دارد که باید هنگام محاسبه و برنامهریزی برای سرمایهگذاری آنها را در نظر بگیرید.
یک نسبت ریسک است که به سرمایهگذار کمک میکند تا میانگین بازده سرمایهگذاری را در مقایسه با ریسکهای احتمالی آن تخمین بزند.
نشاندهنده تمایل سرمایهگذاران برای کسب بازدهی بالاتر است. این بازدهی را میتوان توسط ابزارهایی مشخص کرد که ریسک یک سرمایهگذاری را تا بیشترین حد ممکن کم میکنند. همچنین نسبت شارپ بر اساس انحراف استاندارد است و به نوبه خود معیاری از کل ریسک ذاتی یک سرمایهگذاری است.
این فرمول را ویلیام شارپ در سال ۱۹۶۶ طراحی کرده و توسعه داده است. شارپ در سال ۱۹۹۰ برنده جایزه نوبل در علوم اقتصادی شد.