قانون تقاضا چیست؟ معرفی عرضه و تقاضا در اقتصاد
واژههای عرضه و تقاضا به رفتار مردم و چگونگی برخورد آنها در بازار مربوط میشوند. یک بازار شامل دو گروه خریداران و فروشندگان است. خریداران، گروهی هستند که تقاضای یک کالا را مشخص میکنند و فروشندگان گروهی هستند که عرضه یک کالا را تعیین میکنند. از آنجایی که اقتصاد تمام بازارها بر اساس نیروهای عرضه و تقاضا کار میکند، بنابراین ابزار اصلی برای درک نوسانات قیمت در بازارهای سرمایه گذاری، تحلیل عرضه و تقاضاست. در این مطلب با ارائه یک مثال ساده به معرفی این مفاهیم اقتصادی و قانون تقاضا میپردازیم.
چه عواملی مقدار تقاضا یک کالا را تعیین میکنند؟
برای پاسخ به این سوال و درک بهتر، فرض میکنیم که کالای مورد تقاضا سیب قرمز باشد. تقاضای خود را برای آن درنظر بگیرید. درباره این که هر ماه چقدر سیب باید بخرید، چگونه تصمیم میگیرید؟ اما چه عواملی بر این تصمیمگیری اثر میگذارند؟ برخی از این عوامل به شرح زیر هستند:
۱. قیمت کالا
اگر قیمت هر کیلو سیب ۷۰ هزار تومان شود، شما کمتر آن را میخرید و اگر قیمت آن به ۱۰ هزار تومان برسد، شما سیب بیشتری خواهید خرید؛ چون با افزایش قیمت، مقدار تقاضا کاهش و با کاهش قیمت، مقدار آن افزایش مییابد. ارتباط بین قیمت و مقدار تقاضا برای اکثر کالاهای اقتصادی یک ارتباط منفی است، اقتصاددانان این ارتباط معکوس بین قیمت و مقدار تقاضا یک کالا را قانون تقاضا مینامند. به بیان دیگر، قانون تقاضا به شما میگوید: «وقتی قیمت یک کالا افزایش مییابد، با فرض ثابت بودن سایر عوامل، مقدار تقاضای آن کالا کاهش پیدا میکند».
۲. درآمد خریداران
اگر شغل خود را از دست بدهید و بیکار شوید، در خرید سیب شما چه تغییری حاصل میشود؟ به احتمال زیاد، کمتر سیب میخرید. درآمد کمتر به این معناست که مخارج شما در کل کمتر خواهد بود. این یعنی در کل مبلغ کمتری خرج میکنید و مصرف شما از اکثر کالاها کمتر میشود. اگر با کاهش درآمد، تقاضای یک کالا کمتر شود، این کالا را کالای عادی (نرمال) مینامیم.
البته همه کالاها نرمال (عادی) نیستند. اگر با کاهش درآمد، تقاضا برای یک کالا افزایش پیدا کند، آن کالا، کالای پست نامیده میشود. یک مثال برای کالای پست، استفاده از اتوبوس برای رفتوآمد است. وقتی درآمد شما کم میشود، احتمالا قادر به خرید خودرو نیستید و تلاش میکنید از تاکسی هم استفاده نکنید. در نتیجه، اتوبوس را برای رفتوآمد انتخاب خواهید کرد.
۳. قیمت سایر کالاها
فرض کنید قیمت سیب سبز کاهش پیدا کند. بر اساس قانون تقاضا شما بیشتر سیب سبز میخرید. به طور همزمان خرید سیب قرمز شما کاهش مییابد. چون سیب قرمز و سیب سبز هر دو خواص مشابهی دارند و به طور یکسان رضایت خاطر شما را فراهم میکنند. اگر کاهش قیمت یک کالا تقاضا برای کالای دیگر را کم کند، در این صورت دو کالا را کالای جانشین مینامیم. کالاهای جانشین کالاهایی هستند که میتوانند به جای هم مورد استفاده قرار بگیرند، مانند هاتداگ و همبرگر یا گوشت قرمز و مرغ.
۴. سلیقه
یک عامل مهم تعیینکننده قانون تقاضا، سلیقه است. اگر شما سیب دوست داشته باشید، طبیعتاً آن را بیشتر میخرید. اقتصاددانان هیچگاه سعی نمیکنند به توضیح سلیقههای مردم بپردازند، چون سلیقه به انگیزهها و نیروهای تاریخی و روانشناسی بستگی دارد و خارج از حوزهی اقتصاد قرار میگیرد.
پیشنهاد میکنیم اگر به مبحث روانشناسی علاقهمند هستید، مقاله روانشناسی بازار را مطالعه کنید.
۵. انتظارات
انتظارات شما نسبت به آینده ممکن است بر تقاضای شما از کالاها و خدمات در زمان حال اثر بگذارد. به عنوان مثال اگر شما منتظر کسب درآمد بیشتری در آینده باشید ممکن است تصمیم بگیرید که بخشی از پسانداز فعلی خود را صرف خرید سیب کنید، یا اگر انتظار داشته باشید که فردا قیمت سیب کم شود، احتمالا امروز کمتر میخرید.
جدول و منحنی قانون تقاضا
در قسمت بالا مشاهده کردید که متغیرهای بسیاری تعیینکننده مقدار تقاضای سیب برای یک شخص هستند. فرض کنید تمامی این متغیرها، غیر از قیمت خود کالا، ثابت باشند. حال به بررسی این مسئله میپردازیم که تغییر قیمت خود کالا چه اثری بر مقدار تقاضای آن کالا دارد.
قیمت هر کیلو سیب (تومان) | مقدار تقاضا |
---|---|
۰ | ۱۰ |
۱۰۰۰۰۰ | ۸ |
۲۰۰۰۰ | ۶ |
۳۰۰۰۰ | ۴ |
۴۰۰۰۰ | ۲ |
۵۰۰۰۰ | ۰ |
در تصویر بالا جدول تقاضای «علی» را مشاهده میکنید. جدول تقاضا که نشاندهنده مقدار تقاضا در هر قیمت است، نشان میدهد که علی در قیمتهای مختلف چه مقدار سیب خریداری میکند. اگر سیب رایگان باشد، او ۱۰ کیلوگرم از آن را میخرد. در قیمت ۱۰ هزار تومان، علی ۸ کیلوگرم از آن را خریداری میکند. با افزایش قیمت، سیب خریدن او کمتر و کمتر میشود تا جایی که در قیمت ۵۰ هزار تومان، او هیچ سیبی نمیخرد.
منحنی تقاضا، نمودار رسم شده بر اساس جدول قانون تقاضا است. این منحنی تغییر در مقدار تقاضا را نسبت به تغییر در قیمت نشان میدهد. همانطور که در نمودار بالا میبینید، قیمت کالا روی محور عمودی و مقدار تقاضا روی محور افقی قرار دارد. از آنجایی که در قیمتهای کمتر مقدار تقاضا افزایش مییابد (و برعکس، که یادآور قانون تقاضا است)، منحنی تقاضا دارای شیب نزولی است.
چه عواملی مقدار عرضه یک بنگاه را تعیین میکنند؟
برای پاسخ به این سوال و درک بهتر، فرض کنید که صاحب یک باغ سیب هستید. چه عواملی بر مقدار تولید سیب، که شما مایل به فروش آن هستید، اثر میگذارند؟ برخی از این عوامل به شرح زیر هستند:
۱. قیمت کالا
قیمت سیب یک عامل تعیینکنندهی مقدار عرضه است. وقتی قیمت سیب بالا باشد، فروش آن سودآور و عرضه آن نیز زیاد است. با افزایش قیمت، شما به عنوان یک تولیدکننده سیب ساعات بیشتری کار میکنید، زمین، ماشینآلات و ابزارآلات بیشتری میخرید و کارگران بیشتری را هم استخدام میکنید. برعکس وقتی قیمت سیب کم است، کسبوکار شما نیز سود اندکی دارد و به همین دلیل شما سیب کمتری تولید میکنید. در قیمتهای پایینتر حتی ممکن است از این فعالیت کنارهگیری کنید و تولید را به صفر برسانید.
از آنجا که مقدار عرضه یک کالا با افزایش قیمت آن افزایش و با کاهش قیمت، کاهش مییابد میگوییم مقدار عرضه با قیمت کالا یک ارتباط مثبت دارد، ارتباط مثبت بین قیمت و مقدار عرضه را قانون عرضه مینامیم. بر اساس قانون عرضه، با فرض ثابت بودن سایر عوامل موثر بر عرضه، قیمت و عرضه یک کالا با هم افزایش مییابند.
۲. قیمت نهادههای تولید
یک باغ سیب برای تولید از نهادههای مختلفی استفاده میکند: ابزارآلات کشاورزی، زمین، کارگران و غیره. وقتی قیمت یک یا چند نهاده تولید افزایش پیدا کند، سود تولید کم میشود و بنگاه کمتر عرضه میکند. اگر قیمت نهادهها زیاد افزایش داشته باشد، ممکن است بنگاه تعطیل و تولید سیب متوقف شود. بنابراین عرضه یک کالا با قیمت نهادههای موردنیاز برای تولید آن کالا ارتباط منفی دارد.
۳. فناوری
فناوری یک عامل مهم در میزان عرضه است. به عنوان مثال، سیستم آبیاری قطرهای یا ماشینآلات کشاورزی تعداد کارگران مورد نیاز را کاهش داد. با کاهش هزینههای تولید بر اثر بهبود فناوری، عرضه نیز افزایش مییابد.
۴. انتظارات
میزان عرضه در زمان حاضر به انتظارات شما از آینده بستگی دارد. مثلا اگر شما انتظار داشته باشید که قیمت سیب در آینده افزایش بیابد، بخشی از تولیدات خود را در سردخانه انبار میکنید و عرضه خود را در زمان حال کاهش میدهید.
جدول و منحنی عرضه
اکنون که با قانون تقاضا آشنا شدیم، بیایید جدول و منحنی عرضه را هم مرور کنیم. با فرض ثابت بودن سایر عوامل موثر بر عرضه مانند قیمت نهادههای تولید، فناوری و انتظارات با تغییر قیمت، مقدار عرضه چه تغییری میکند؟
قیمت هر کیلو سیب (تومان) | مقدار عرضه |
---|---|
۰ | ۰ |
۱۰۰۰۰۰ | ۱ |
۲۰۰۰۰ | ۳ |
۳۰۰۰۰ | ۵ |
۴۰۰۰۰ | ۷ |
۵۰۰۰۰ | ۹ |
جدول عرضه، مقدار عرضه را در هر قیمت نشان میدهد. در جدول بالا مقادیر مختلف عرضه یک بنگاه تولیدکننده سیب را مشاهده میکنید. در قیمت کمتر از ۱۰ هزار تومان عرضه صفر است، اما با افزایش قیمت مقدار عرضه بیشتر و بیشتر میشود.
نمودار بالا ارتباط بین مقدار عرضه سیب را در هر قیمت نشان میدهد. این منحنی که گویای ارتباط بین قیمت و مقدار عرضه است ، منحنی عرضه نام دارد. با ثابت بودن سایر عوامل موثر بر عرضه، منحنی عرضه شیب صعودی پیدا میکند. قیمت بالاتر، عرضه بیشتر را به همراه دارد.
مفهوم تعادل در اقتصاد
در بخشهای بالا به طور جداگانه درباره قانون تقاضا و عرضه در اقتصاد صحبت کردیم. حالا در این قسمت با ترکیب عرضه و تقاضا، قیمت بازار و مقدار کالای فروخته شده را به دست میآوریم.
همانطور که در نمودار زیر میبینید، منحنیهای عرضه و تقاضا فقط در یک نقطه یکدیگر را قطع میکنند، این نقطه تعادل بازار نام دارد. قیمت مربوط به این نقطه (نقطه تعادل بازار) را قیمت تعادلی و مقدار مربوط به این نقطه را مقدار تعادلی مینامیم.
در واژهنامهها، تعادل به معنای وضعیت برابرشدن نیروهای مختلف است. تعادل بازار نیز به همین معناست. در قیمت تعادلی مقدار کالایی که خریداران مایل به خریدنش هستند دقیقا با مقدار کالایی که فروشندگان مایل به فروش آن هستند، برابر است. قیمت تعادلی را گاهی قیمت تسویه بازار مینامیم، چون در این قیمت، همه خریداران و فروشندگان راضی هستند: خریداران، کالای موردنظرشان را خریده و فروشندگان نیز کالاهای مورد نظرشان را فروختهاند.
فعالیت خریداران و فروشندگان به طور طبیعی بازارها را به سمت تعادل عرضه و تقاضا سوق میدهد. برای درک علت این وضعیت فرض کنید قیمت بازار با قیمت تعادلی برابر نباشد:
الف) اگر قیمت بازار بیشتر از قیمت تعادلی باشد.
اگر قیمت بازار ۴۰ هزار تومان باشد، در این قیمت، مقدار عرضه ۷ و مقدار تقاضا ۲ است. در این حالت مازاد عرضه داریم و این یعنی فروشندگان قادر به فروش کالای مورد نظر خود در قیمت ۴۰ هزار تومان نیستند. وقتی در بازار سیب با مازاد عرضه روبهرو شویم، فروشندگان مقادیر زیادی سیب را در سردخانههای خود نگه خواهند داشت. آنها تمایل دارند که کالای خود را بفروشند اما نمیتوانند. مازاد عرضه باعث کاهش قیمت میشود و قیمتها تا جایی کاهش مییابند که بازار به تعادل برسد.
ب) اگر قیمت بازار کمتر از قیمت تعادلی باشد.
اگر قیمت بازار ۲۰ هزار تومان باشد، در این قیمت، مقدار عرضه ۳ و مقدار تقاضا ۶ است. در نتیجه، مقدار تقاضا بیشتر از مقدار عرضه است. در این حالت مازاد تقاضا داریم که این یعنی خریداران قادر به خرید تمامی کالاهای مورد درخواست خود در این قیمت نیستند. وقتی در بازار با کمبود تقاضا روبهرو میشویم، خریداران برای خرید صف میبندند و با هم به رقابت میپردازند تا اندک کالاهای موجود را بخرند. با وجود خریداران بسیار زیاد که برای به دست آوردن کالاهای اندک رقابت میکنند، فروشندگان میتوانند قیمتها را بدون از دست دادن فروش خود افزایش دهند. با افزایش قیمت بار دیگر بازار به سمت تعادل حرکت میکند.
بنابراین فعالیت خریداران و فروشندگان باعث میشود تا قیمت بازار به طور خودکار به سمت قیمت تعادلی حرکت کند. هنگامی که بازار به تعادل برسد، تمامی خریداران و فروشندگان از وضعیت به وجود آمده رضایت دارند و هیچ فشاری برای حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین وجود ندارد.
این که با چه سرعتی به تعادل میرسیم به سرعت تعدیل قیمتها بستگی دارد و از یک بازار به بازار دیگر فرق میکند. در بسیاری از بازارهای آزاد، مازاد عرضه و کمبود تقاضا یک وضعیت موقتی و زودگذر است، چون در نهایت قیمتها به سمت تعادل حرکت میکنند. در واقع این پدیده به قدری شایع است که آن را قانون عرضه و تقاضا مینامیم. بر اساس قانون تقاضا و عرضه، قیمت هر کالا برای برابر کردن عرضه و تقاضا به سمت تعادل حرکت میکند.
قانون تقاضا و عرضه؛ تصویری از نقدشوندگی بازار
در این مطلب قانون عرضه و تقاضا در اقتصاد را بررسی کردیم. هر چند که بحث ما بر بازار سیب متمرکز بود، اما آن چه بیان کردیم در مورد تمام بازارها قابل استفاده است. همچنین به این نکته دقت کنید که قبل از انجام هرگونه سرمایه گذاری بر روی یک دارایی باید میزان عرضه و تقاضای آن دارایی را بررسی کنید. این عامل به نوعی یک تصویر کلی از درجه نقدشوندگی داراییها به شما ارائه میدهد. در پایان امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد.