ریسک طرف مقابل: اعتماد همیشه پاسخگو نیست!
اعتماد به طرف مقابل هرچند که در ظاهر یک موضوع اخلاقی است، اما همیشه نمیتواند گزینه مطمئنی برای بستن قرارداد باشد. به خصوص وقتی صحبت از موارد مالی و اقتصادی به میان میآید، ممکن است یک اعتماد بیجا باعث بروز مشکلات ریسک طرف مقابل شود! اما این ریسک دقیقاً چیست و چگونه میتوان از آن پیشگیری کرد؟ در این مقاله به صورت کامل به این سوال پاسخ خواهیم داد.
ریسک طرف مقابل چیست؟
به طور خلاصه، ریسک طرف مقابل یا همان ریسک طرف معامله (counterparty risk)، خطر عدم انجام تعهدات یک طرف از معامله است. این مورد که در دسته انواع ریسک مالی قرار میگیرد، ممکن است دامنگیر هر سرمایهگذاری شود. شاید برای درک بهتر این ریسک، بانکداری امروزی مثال مناسبی باشد. به عنوان مثال یک بانک در هنگام ارائه وام، باید ریسک عدم امکان بازپرداخت اقساط توسط شخص دریافتکننده را در نظر بگیرد. در سمت دیگر نیز هنگامی که شخصی سپردههای خود را در بانک پسانداز میکند، باید امکان ورشکستگی بانک و از دست رفتن داراییهای خود را در نظر داشته باشد. در نتیجه در این بین، هر دو طرف با مبحثی به نام ریسک طرف معامله مواجه خواهند بود.
البته ریسک طرف مقابل تنها مربوط به سپردهگذاری و اعطای وام نمیشود. در واقع هر معامله دو طرفهای نظیر خرید اوراق بهادار با امید دریافت سود، نرخ تعیین شده برای اوراققرضه و هر معامله مالی دیگری در دنیای اقتصاد سنتی، شامل خطر عدم انجام تعهدات یکی از طرفین خواهد بود.
ریسک طرف معامله چه اهمیتی دارد؟
تمام سرمایهگذاران کوچک و بزرگ در بازارهای مالی، همواره با خطر عدم انجام تعهدات طرف مقابل خود مواجه هستند. البته این موضوع به معنای وجود یک خطای غیرقابل حل در دنیای اقتصاد نیست. در واقع سرمایهگذاران با درآمد ثابت، با قبول میزان قابل قبولی از این ریسک، سعی در افزایش درآمد و کسب سود بیشتر دارند. در نتیجه در صورتی که یک سرمایهگذار در کنار درک خطرات بستن قراردادهای مالی برای مواجهه با خطرات آن نیز آماده باشد، در معرض از دست دادن کامل سرمایه خود قرار نخواهد گرفت.
خوشبختانه در طی سالهای اخیر، آگاهی سرمایهگذاران در خصوص ریسک طرف مقابل به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. هرچند که این ریسک از زمان پیدایش اقتصاد و نیاز به توافق بین دو طرف یک قرارداد وجود داشته، اما در طول تاریخ هیچگاه به اندازه امروز آشکار و در معرض دید نبوده است.
نمونههایی از ریسک طرف مقابل
ریسک طرف معامله ممکن است در هر قرارداد کوچک و بزرگی خود را نشان دهد؛ اما در تاریخ اقتصاد، گاهی این پدیده باعث بروز اتفاقات بسیار بزرگ و تأثیرگذاری شده است. در ادامه دو نمونه از این رویدادهای قابل توجه را مورد بررسی قرار دادهایم.
چاپ دلار و از دست رفتن پشتوانه
یکی از مثالهای مربوط به این ریسک، در سال ۱۹۴۴ رخ داد. در این سال مجمعی با عنوان برتون وودز (Bretton Woods Conference) تصمیم به استفاده از دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره اصلی جهانی گرفت. طبق مفاد این تعهد، دلار آمریکا باید از طلا به عنوان پشتوانه خود استفاده میکرد. به عبارت دیگر هر انس طلا معادل ۳۵ دلار در نظر گرفته میشد و در صورتی که یک کشور غیرآمریکایی قصد تبدیل دلارهای خود به طلا را داشت، میتوانست با این فرمول میزان طلای مورد نظر خود را درخواست کند.
اما مسئله اصلی پس از دو دهه و از جایی آغاز شد که دولت آمریکا تصمیم به چاپ پول بدون پشتوانه گرفت. چاپ پول باعث شده بود تا دلارهای موجود از میزان طلای معادل خود بیشتر شوند. در نتیجه در صورتی که کشورها طبق قرارداد اولیه درخواست تعویض دلار آمریکا با پشتوانه فیزیکی آن را داشتند، دولت این کشور قادر به ارائه این میزان از طلا نبود. به همین علت ۲۷ سال پس از کنفرانس برتون وودز، دولت این کشور مبادلات طلا با نرخ گذشته را متوقف کرد. این عدم تعهد، نمونهای از ریسک طرف مقابل در ابعاد بینالمللی به شمار میرود.
از هم پاشیدن بازار املاک و مستغلات
سال ۲۰۰۸ میلادی، بازار املاک و مستغلات با یک شوک بسیار عظیم مواجه شد. اقتصاددانان عامل این فروپاشی را مدیریت نامناسب ریسکهای مربوط به تعهدات بدهی وثیقهای یا همان CDOها میدانند. در حالت کلی، وامهای مسکن برای سرمایهگذاری به اوراق بهادار CDO تبدیل شده و توسط داراییهای اساسی پشتیبانی میشوند. اما در دهه ۲۰۰۰، آژانسهای رتبهبندی با تخمین نادرست، باعث شده بودند تا بانکها بیش از اندازه از این CDOها استفاده کنند.
در نتیجه درست زمانی که اشخاص حقیقی و حقوقی وامگیرنده دیگر قادر به پرداخت اقساط خود نبودند، بانکها با یک فروپاشی بزرگ مالی مواجه شدند که از آن با نام رکود بزرگ یا The Great Recession یاد میشود. در این مثال نیز عدم تعهد وامگیرندگان به بازپرداخت، باعث ظهور پدیده ریسک طرف معامله در ابعاد کلان شده بود.
ریسک طرف مقابل در دنیای ارزهای دیجیتال
ظهور دنیای بلاکچین و ارزهای دیجیتال باعث شد تا سرمایهگذاران تا حد زیادی امیدوار به حل شدن مشکل ریسک طرف معامله شوند. دنیای اقتصادی جدید به لطف یک اکوسیستم توزیع شده و غیرمتمرکز و عدم وجود اشخاص ثالث برای دسترسی به داراییها، خوشبینی زیادی را در این باره ایجاد میکرد. این مسئله به وضوح در وایت پیپر بیت کوین نیز مورد اشاره قرار گرفته است. در اکوسیستم بیتکوین، تنها استخراجکنندگان امکان دسترسی و مسدودسازی داراییهای دیجیتال و تغییر سابقه تراکنشها را دارند. اما در صورتی که این افراد قصد دستکاری اکوسیستم را داشته باشند، پیش از هرکسی منبع درآمدی خودشان در خطر خواهد بود.
با این وجود گاهی اوقات به دلیل ادغام پلتفرمهای متمرکز با این حوزه، شاهد بروز ریسک در آن هستیم. معروفترین مثال ریسک طرف مقابل در دنیای ارزهای دیجیتال، به هک شدن صرافیهای متمرکز مربوط میشود. در سالهای اخیر برخی صرافیها نظیر FTX و Mt.Gox مورد هجوم هکرها قرار گرفتهاند. رشد قابل توجه قیمت ارزهای دیجیتال در سالهای اخیر باعث شده تا هکرها از هیچ فرصتی برای سرقت این داراییها دریغ نکنند و در این میان، یک صرافی متمرکز بهترین گزینه است. حملات هکرها و از دست رفتن دارایی، مساوی با عدم امکان تأمین دارایی سرمایهگذاران و ورشکستگی صرافی خواهد بود.
در مبحث قراردادهای هوشمند نیز دقیقاً با مسئله مشابهی مواجه هستیم. ماهیت قراردادهای هوشمند، امکان ریسک را به طرز چشمگیری کاهش میدهند؛ اما در مواردی نظیر قراردادهای مبتنی بر اوراکل که جهت ایجاد یک وابستگی قیمت بین ارزهای دیجیتال مختلف نظیر بیت کوین و اتریوم را دارد، ناچار به استفاده از یک استیبلکوین یا فیات نظیر دلار خواهیم بود. در این حالت نیز به دلیل ورود دنیای مالی سنتی، ممکن است ریسک طرف مقابله خود را نشان دهد.
خوشبختانه در حال حاضر راهکارهایی نظیر صرافیهای غیرمتمرکز و وجود قراردادهای هوشمند نظیر پروتکل Arwen و شبکه بلاکچین لایتنینگ، توانسته تا حد بسیار بالایی مانع هک شدن و از دست رفتن داراییها شود. به لطف این راهکارها، سرمایهگذاران میتوانند با اطمینان خاطر بیشتری نسبت به عدم مواجهه با ریسک طرف مقابل، در حوزه ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنند.
ریسک بزرگ؛ اما قابل پیشبینی
ریسک طرف مقابل بخش جداییناپذیر از اقتصاد به شمار میرود. در این مقاله به صورت کامل به بررسی ابعاد این مسئله پرداختیم و نمونههایی از آن را مورد بررسی قرار دادیم. در حال حاضر تحلیلگران امیدوارند با توسعه فناوری بلاکچین ارزهای دیجیتال، این مشکل برای همیشه به دست فراموشی سپرده شود؛ اما در نهایت برای اعتبارسنجی این فرضیه، چارهای به جز انتظار نخواهیم داشت.
به نظر شما شبکههای بلاکچین تا چه اندازهای قادر به رفع مشکل ریسک طرف معامله خواهند بود؟ نظرات خود را با ما و سایر کاربران وبلاگ والکس به اشتراک بگذارید.