سایفر پانک ها چه کسانی هستند؟ نقش Cypherpunk در ارز دیجیتال
سایفر پانک (Cypherpunk) نام گروهیست که با هدف حفظ امنیت و حریم خصوصی کاربران در فضای اینترنت فعالیت خود را آغاز کرد. عبارت Cypherpunk از دو کلمه سایفر (Cypher) یعنی رمزگذاری و پانک (punk) که به یک جنبش فرهنگی اشاره دارد، تشکیل شده است. در این مطلب قصد داریم نگاهی به تاریخچه سایفرپانک بیاندازیم و با اهداف این جنبش و معروفترین سایفرپانکها آشنا شویم.
تاریخچه جنبش سایفرپانک
جنبش سایفر پانک، تاریخ تولد دقیقی ندارد اما میتوان سرآغاز آن را به مصر، یونان و یا روم نسبت داد که از علم رمزنگاری برای انتقال مخفیانه پیام استفاده میکردند. با این حال، چیزی که ما به عنوان رمزنگاری مدرن میشناسیم، در حقیقت از جنگ جهانی اول شروع شد. ماشین انیگما (Enigma) دستگاهی بود که در جنگ جهانی اول توسعه پیدا کرد. این ماشین با موتورهای مکانیکی و قطعات الکتریکی ساخته شده بود که میتوانست ۱۰ در ۱۱۴ کاراکتر را با هم ترکیب کند. این ویژگی، روشهای رمزگشایی تصادفی را تا جنگ جهانی دوم غیرممکن میساخت. در آن زمان آلن تورینگ (Alan Turing) یک روش برای شکستن کدهای انیگما کشف کرد؛ روشی که در حوزه رمزنگاری بسیار کارآمد بود.
سایفر پانک در دهه ۱۹۷۰
تا قبل از جنگ جهانی دوم، رمزنگاری بسیار کمکاربرد بود و بیشتر توسط نیروهای نظامی و سازمانهای جاسوسی استفاده میشد. در اواسط دهه ۱۹۷۰ میلادی، دولت ایالات متحده آمریکا مطلبی را در مورد استاندارد رمزنگاری داده (DES) منتشر کرد. بعد از آن، مقالهای در خصوص رمزنگاری کلیدهای عمومی به نام مسیرهای جدید در رمزنگاری (New Directions in Cryptography) توسط مارتین هلمان (Martin Hellman) و ویتفیلد دیفی (Whitfield Diffie) نوشته شد که نقطه آغاز تحول رمزنگاری بود.
سایفر پانک در دهه ۱۹۸۰
در دهه ۱۹۸۰ دکتر دیوید چاوم (David Chaum) در مقالهای با نام امنیت بدون تعیین هویت (Security without Identification)به طور مفصل درباره موضوعاتی مانند پول نقد دیجیتال ناشناسی و سیستمهای اعتباری مستعار صحبت کرد.
سایفر پانک در دهه ۱۹۹۰
در سال ۱۹۹۲، سه دوست با نامهای اریک هیوز (Eric Hughes)، تیموتی می (Timothy May) و جان گیلمور (John Gilmore) تصمیم گرفتند برای بحث و تبادل نظر درباره مشکلات دنیای برنامهنویسی و رمزنگاری، گروهی را تشکیل دهند. این گروه سه نفره سایفرپانک نام گرفت و قرار بر این شد هر ماه جلسهای به همین شکل برای دستیابی به امنیت بیشتر و حفظ حریم خصوصی افراد تشکیل شود.
سپس لیست پستی Cypherpunk در سال ۱۹۹۲ ایجاد شد. ۲ سال بعد، این لیست دارای بیش از ۷۰۰ مشترک بود و در سال ۱۹۹۷، اعضای آن به بیش از ۲۰۰۰ نفر رسیدند. در این لیست پستی، افراد افکار خود را مطرح و درباره آنها به بحث و گفتگو میپرداختند. همچنین آنها توانستند یک سیستم ایمیل غیرمتمرکز تولید کنند که اگر خطایی بر روی سرور افراد رخ میداد، آنها متوجه شوند.
در سال ۱۹۹۷ دکتر آدام بک (Adam Back)، هشکش (Hashcash) را به عنوان یک مکانیسم ضد اسپم ایجاد کرد. در واقع، این مکانیسم به خاطر اعمال هزینههای اضافی در ارسال ایمیل (مانند زمان و عملیات محاسبات) باعث غیراقتصادی شدن ایجاد اسپم میشد. او بر این باور بود که استفاده از هشکش نسبت به دیجیکش (Digicash) بسیار راحتتر است، چون هشکش نیازی به ایجاد حساب کاربری ندارد و در برابر خرج کردن مضاعف ایمن است.
در سال ۱۹۹۸ شخصی به نام وی دای (Wei Dai) پیشنهاد بیمانی (B-money) را مطرح کرد. بیمانی یک راهکار عملی برای اجرای توافقهای قراردادی میان طرفهای ناشناس بود.
سایفر پانک در دهه ۲۰۰۰
در سال ۲۰۰۴ شخصی به نام هال فینی (Hal Finney) اثبات کار قابل استفاده مجدد (RPOW) را بر اساس هشکش ساخت. مکانیزمهای اثبات کار قابل استفاده مجدد، توکنهای رمزنگاری منحصربهفردی بودند که دقیقا مانند خروجی خرج نشده تراکنش (UTXO) بیت کوین فقط یک بار قابلیت استفاده داشتند. اما اعتبارسنجی و محافظت در برابر خرج کردن مضاعف به وسیله یک سرور مرکزی انجام میشد.
در سال ۲۰۰۵، نیک سابو (Nick Szabo) پیشنهادی را برای بیتگلد (Bit Gold) ارائه کرد. بیتگلد یک مجموعه دیجیتال بر اساس طرح اثبات کار قابل استفاده هال فینی بود. مکانیزم پیشنهادی سابو کل واحدهای بیتگلد را محدود نمیکرد، او بر این باور بود که واحدها بر اساس میزان کار محاسباتی باید ارزشهای متفاوتی داشته باشند.
در نهایت در سال ۲۰۰۸ فردی ناشناس به نام ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto)، وایت پیپر بیت کوین را با استناد به هشکش و بیمانی منتشر کرد. در واقع، ساتوشی ناکاموتو در ایمیلی اعلام کرده بود که از دکتر آدام بک مطالبی را در مورد بیمانی آموخته است. ناکاموتو با ایجاد سیستمی که قابلیت استفاده، توسعه و فورک را داشت باعث پیشرفت بزرگی شد. شبکه بیت کوین نیز از طریق اهدای ارز دیجیتال BTC به ادامه فعالیت سازمانهایی مانند ویکیلیکس (WikiLeaks) کمک کرد و موجب تقویت جنبش Cypherpunk شد.
هدف جنبش سایفر پانک چیست؟
مهمترین اصلی که در مانیفست سایفر پانک به آن اشاره شده، اهمیت حفظ حریم خصوصی است. آنها معتقدند:
حریم خصوصی یکی از نیازهای جامعه آزاد در عصر دیجیتال است و به معنای پنهانکاری نیست. یک مسئله شخصی چیزیست که شخص نمیخواهد همه از آن باخبر شوند، اما یک مسئله پنهان چیزیست که شخص نمیخواهد حتی یک نفر از آن مطلع شود. حریم خصوصی به معنای این است که هر شخص به اراده خود، هویت و اطلاعاتش را در اختیار جهان قرار دهد.
جنبش Cypherpunk به دنبال دستیابی به جامعهای است که در آن کاربران بتوانند بدون دخالت دولت و شرکتها، در مورد پنهان کردن و یا افشای اطلاعات خود تصمیم بگیرند. بسیاری از سایفرپانک ها بر این باورند که دولتها اطلاعات انبوهی از شهروندان را در اختیار دارند و افشاگریهای افرادی مانند ادوارد اسنودن (Edward Snowden) نیز مهر تاییدی بر این موضوع است. به طور کلی میتوان گفت جنبش سایفر پانک مدافع عدم دخالت دولت و بانکهای مرکزی در تراکنشهای پولی است و بر این باور است که چنین نهادهایی نمیتوانند از تقلب، اختلاس و پولشویی جلوگیری کنند.
نقش سایفر پانک در ارزهای دیجیتال
علیرغم اینکه طی چند سال گذشته دنیای ارزهای دیجیتال رشد کردهاند اما به نظر میرسد آنچنان که بایدوشاید به دغدغههای مربوط به حریم خصوصی پرداخته نشده است. بسیاری از کاربران اولیه بیت کوین تصور میکردند که هویت آنها کاملا ناشناس باقی میماند، اما اینطور نیست.
شواهد حاکی از آن است که مجریان قانون میتوانند در حین تحقیقات خود کاربران بیت کوین را از حالت ناشناس خارج کنند. اما با همه اینها، اگر بخواهیم نیمه پر لیوان را ببینیم، در طول این سالها به منظور افزایش حریم خصوصی کاربران ارزهای دیجیتال، سیستمها و روشهای بسیاری توسعه یافتهاند. برخی از آنها عبارتند از:
کیف پول اچ دی (HD)
کیف پول اچ دی بر اساس استاندارد BIP32 ساخته شده و تفاوت اصلی آن با سایر کیف پولها، ارتباط بین کلیدهای عمومی و خصوصی است. در واقع این نوع کیف پول، الگوهای غیرقابل حدس و بدون نیاز به پشتیبانگیری را برای کلیدهای خصوصی و عمومی ایجاد میکند. این کیف پولها برای اولین بار توسط گرگوری مکسول (Gregory Maxwell) معرفی و بیشتر برای ذخیره بیت کوین و اتریوم استفاده میشود.
امضای حلقوی
امضای حلقوی نوعی امضای دیجیتال و رمزنگاری شده است که در سال ۲۰۰۱ توسط ۳ شخص به نامهای رون ریوست (Ron Rivest)، آدی شامیر (Adi Shamir) و یائل تاومان (Yael Tauman) معرفی شد. این مفهوم تا حدودی شبیه به تراکنشهای چند امضایی است، با این تفاوت که هیچ راهی برای شناسایی امضا کننده واقعی تراکنش وجود ندارد. هدف اولیه امضاهای حلقوی این بود تا اطلاعات محرمانه، به ویژه برای مقامات دولتی بدون این که مشخص شود چه کسی آنها را فاش کرده، افشا شود. به عنوان مثال، مونرو (Monero)، یکی از رمزارزهایی است که از امضای حلقوی استفاده میکند. در بلاکچین مونرو امضای تمام اعضا جمعآوری و سپس تراکنش تایید میشود. در این صورت، هیچ کس نمیتواند تشخیص دهد که امضا متعلق به چه کسی است و هویت فرستنده مخفی میماند.
اثبات دانش صفر
پروتکل اثبات دانش صفر روشی است که توسط آن یک طرف (اثباتکننده) میتواند به طرف دیگر (تایید کننده) ثابت کند که چیزی درست است، بدون این که هیچ اطلاعاتی به غیر از این واقعیت فاش شود. این فرایند نیاز به افشای اطلاعات یا داشتن شاهد برای اثبات صحت هر ادعایی را از بین میبرد و حریم خصوصی را تا حد زیادی بهبود میبخشد. زیکش (ZCash) اولین پروتکلی ارز دیجیتالی بود که از الگوریتم اثبات دانش صفر استفاده کرد. بنابراین، زمانی که با این ارز دیجیتال تراکنش انجام میدهید در عین استفاده از الگوریتم اجماع بلاکچین موردنظر، میتوانید محافظی رمزنگاریشده برای دادههای خود ایجاد کنید.
آدرسهای ECDHM
آدرسهای ECDHM طرحهای آدرس بیت کوین هستند که حریم خصوصی را افزایش میدهند. این آدرسها را میتوان به صورت عمومی به اشتراک گذاشت. همچنین فرستندگان و گیرندگان تراکنشها برای ردیابی آدرسهای سنتی بیت کوین که ناظران بلاکچین قادر به پیشبینی آنها نیستند، از آدرسهای ECDHM استفاده میکنند. در نتیجه، میتوان بدون از دستدادن حریم خصوصی، از آدرسهای ECDHM مجددا استفاده کرد.
آشنایی با معروفترین سایفر پانک ها
جولیان آسانژ (Julian Assange): جولیان آسانژ بنیانگذار ویکیلیکس، مشهورترین سایفرپانک این لیست است. این وبسایت در سال ۲۰۰۶ پایهگذاری شد و در سال ۲۰۱۰ به شهرت جهانی رسید، اما آسانژ میگوید که از ۱۹۹۳ یا ۱۹۹۴ به این جنبش پیوسته است.
جیکوب اپلبام (Jacob Appelbaum): جیکوب یکی از توسعهدهندگان مرورگر Tor و سخنگوی وبسایت ویکیلیکس است.
برام کوهن (Bram Cohen): او بنیانگذار پلتفرم اشتراکگذاری فایل بیتتورنت (BitTorrent) و همچنین بنیانگذار چیانتورک (Chia Network) و توسعهدهنده ارز دیجیتال چیا (Chia) است.
ساتوشی ناکاموتو (Satoshi Nakamoto): ناکاموتا بنیانگذار بیت کوین، پادشاه ارزهای دیجیتال جهان است. متاسفانه غیر از این مورد، اطلاعات بیشتری در خصوص هویت او در دست نیست.
زوکو ویلکاکس اوهرن (Zooko Wilcox-OHearn): یک مهندس علوم کامپیوتر است که به ایجاد پروتکلهای شبکه امن و انعطافپذیر برای ذخیرهسازی و انتقال رمزارز شهرت دارد. او همچنین توسعهدهنده دیجیکش (DigiCash) و بنیانگذار شبکه زیکش (Zcash) است.
ماکسی مارلین اسپایک (Moxie Marlinspike): بنیانگذار سازمان نرمافزاری اوپن ویسپر سیستمز (Open Whisper Systems) و توسعهدهنده نرمافزار سیگنال (Signal) است.
فلیپ زیمرمن (Philip Zimmermann): خالق حریم خصوصی کامل با نام پیجیپی (PGP 1.0) است.
اوا گالپرین (Eva Galperin): محقق بدافزار، مدافع امنیت و فعال بنیاد Electronic Frontier Foundation است.
آدام بک (Adam Back): آدام بک مخترع هشکش (Hashcash) و همبنیانگذار بلاک استریم (Blockstream) است.
رابرت هتینگا (Robert Hettinga): بنیانگذار کنفرانس بینالمللی رمزنگاری مالی و مبتکر ایده رمزنگاری مالی به عنوان زیرمجموعه کاربردی رمزنگاری است.
حرف حساب سایفرپانکها چیست؟
وقتی به مغازهای مراجعه میکنید و مجلهای را میخرید و پول نقد را به صندوقدار میدهید، نیازی نیست که هیچکس بداند هویت شما چیست! وقتی از سرویسدهنده ایمیلتان میخواهید پیامهایتان را دریافت یا ارسال کند، نیازی نیست که بداند هویت شما چیست یا با چه کسانی صحبت میکنید. او فقط باید بداند که چطور پیام را به مقصد برساند و چقدر شما به او هزینهی خدمات بدهکار هستید. اما وقتی که هویت شما توسط سازوکارهای ضمنی آشکار شود، دیگر حریم خصوصی ندارید. این دیدگاه سایفر پانک هاست، کسانی که مغز متفکر ایجاد ارزهای دیجیتال و بلاکچینها بودند و گسترش و توسعه رمزارزها نیز گواهی بر موفقیت جنبش آنهاست. هرچند هنوز نگرانیهای بسیاری در مورد حفظ حریم خصوصی کاربران کریپتو مطرح است، اما به دلیل تلاشهای بیوقفه Cypherpunk ها چشمانداز آینده آنها مثبت ارزیابی میشود. نظر شما در مورد حریم خصوصی در بازارهای مالی چیست؟