ارتقای شانگهای اتریوم شناسایی مجرمان را آسانتر کرده است
پاداش استیکینگ پس از ارتقای شانگهای اتریوم، کار محققان را برای شناسایی رفتارهای متعارض با انتظار هولدرهای اتریوم سادهتر کرده است.
اتریوم پس از رویداد تاریخی ادغام (Merge) در سپتامبر ۲۰۲۲، به یک بلاک چین اثبات سهام تبدیل شد. روش مورد استفاده برای تایید تراکنشها در حال حاضر به ولیدیتورهایی وابسته است که اترهای خود را استیک میکنند. بروزرسانی ماه مارس سال جاری اتریوم با نام شانگهای، در نهایت به استیککنندگان اجازه داد که اترهای قفلشده خود را برداشت کنند.
به گزارش والکس و به نقل از cointelegraph، محورهای سرمایهگذاری در اکوسیستم اتریوم شامل الف) امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) ب) استیبل کوینها ج) بیت کوین (از طریق نسخههای پیچیده شده از بیت کوین (wrapped BTC)) و د) توکنهای غیرقابل انتقال (NFT) میشود. اتریوم پس از بروزرسانی شبکه خود داراییهای با قابلیت کسب درآمد ثابت را نیز ارائه نمود.
نرخ سود بدون ریسک
کسب سود یکی از ستونهای اصلی سیستم مالی سنتی (TradFi) بوده است. افزایش یا کاهش سود به نوع خود منجر به افزایش یا کاهش خطر محسوس در سایر داراییهای مالی میشود. بهطور کلی، تغییر در نرخ معیاری که توسط بانک مرکزی ایالات متحده آمریکا تعیین میشود، پایهای را برای تصمیمات سرمایهگذاری تشکیل میدهد.
به تبع این موضوع، متخصصان از روندهایی در نرخ سود بدون ریسک استفاده میکنند تا حرکات غیرطبیعی منابع در بازارهای سرمایه را تشخیص دهند، چرا که چنین حرکاتی ممکن است تلاشی برای پولشویی باشند. منطق اینگونه است که پولشویان وجوه غیرقانونی برخلاف سرمایهگذاران معمولی به دنبال بازده مالی فعال نیستند، چرا که تنها هدف آنها پوشاندن ردپای خود است.
با توجه به اینکه سود استیک اتریوم نمایانگر “نرخ سود بدون ریسک” این اکوسیستم است، احتمالاً بروزرسانی شانگهای وضعیت جرمشناسی در حوزه کریپتو را بهبود بخشیده است.
تمرکز جرمشناسی کریپتو روی اشخاص است
مدیریت ریسک جرایم مالی در بخش سنتی با استفاده از سیستمهای خودکار انجام میشود که موسسات را از استفاده غیرقانونی بالقوه از داراییهای مالی مطلع میکند. با وجود اینکه دانشمندان حوزه داده مسئولیت طراحی و پیادهسازی مدلهایی برای صدور هشدار درباره معاملات مشکوک را برعهده دارند، اما تیمهای تحقیقاتی همچنان باید نتایج حاصل را ارزیابی کنند و ببینند که آیا ارائه گزارش فعالیت مشکوک (SAR) لازم است یا خیر.
یک نقطه تقابل جالب بین جرمشناسی سنتی و رمزنگاری این است که دومی بیشتر بر شخص مجرم تمرکز دارد تا خود فعالیت. به عبارت دیگر، پژوهشگران، شبکه کیف پولهای رمزارزی را تجزیه و تحلیل میکنند تا به تراکنشهای مجرمانه برسند.
پولشویی در سه مرحله انجام میشود:
- الف) قرارگیری: درآمد حاصل از فعالیت مجرمانه وارد سیستم مالی میشود.
- ب) لایهبندی: جابجایی پیچیده منابع مالی برای پنهان کردن رد ممیزی و قطع ارتباط با جرم اولیه.
- ج) یکپارچهسازی: درآمدهای حاصل از جرم حالا کاملا در اقتصاد قانونی جذب شده و میتوان برای هر منظوری از آن استفاده کرد.
طراحی راهکارهایی برای شناسایی مرحله اول در داراییهای رمزارزی آسان است . چرا که اکثر پولهای شسته شده از جرایمی مانند حملات باجافزار، هک پلهای (بریج) DeFi، رخنههای امنیتی در قراردادهای هوشمند و طرحهای فیشینگ سرچشمه میگیرند. در همه این جرایم، آدرس کیف پول مجرمان قابل دستیابی است. بنابراین، پس از ارتکاب جرم، کیف پولهای مرتبط تحت نظر قرار میگیرند تا جریان داراییها تجزیه و تحلیل شود.
در مقابل، متخصصان جرمشناسی که برای یک بانک کار میکنند، وقتی درآمدهای حاصل از جرم وارد اکوسیستم یک بانک میشود، هیچ دیدی به جرم -مانند قاچاق انسان یا مواد مخدر، جرایم سایبری یا تروریسم- ندارند. این موضوع شناسایی فرآیند را بسیار سخت میکند. از این رو، اکثر راه حلهای ضد پولشویی (AML) برای شناسایی مرحله لایهبندی طراحی شدهاند.
پاداش استیک اتریوم شناسایی فعالیتهای غیرعادی را آسانتر میکند
برای طراحی رویکرد شناسایی مرحله لایهبندی، باید مثل مجرمان تفکر کنیم که جریانهای پیچیدهای از منابع مالی را در جهت پوشاندن ردپای خود درست میکنند. روش مورد تایید برای افشای چنین فعالیتی شناسایی حرکات غیرطبیعی داراییهاست. زیرا هدف پولشویی تولید بازده نیست.
بواسطه بازده استیک پس از ارتقای شانگهای اتریوم که نرخ سود معیاری برای ارزهای دیجیتال ارائه میکند، میتوانیم ساختارهای پایه ریسک به پاداش را تدوین کنیم. با توجه به این موضوع، محققان سیستماتیک میتوانند رفتارهای مالی که برخلاف چرخههای نرخ معیار بودهاند را شناسایی کنند.
بنابراین هرگونه حرکت اتر به سمت نرخ سود متفاوت از نرخ معیار استیک اتر پس از شانگهای، میتواند شاخصی برای شناسایی فعالیت ناسالم باشد.
برای شفافسازی موضوع، ممکن است به الگویی بر بخوریم که در آن یک آدرس یا گروهی از آدرسها به شخص یا واحدی اشاره میکنند که به طور مداوم ریسک بالایی را متحمل میشود، در حالی که درآمدی کمتر از نرخ سود بدون ریسک دارد. چنین وضعیتی بدون شک توسط یک بانک مورد بررسی قرار میگیرد.
چنین معماری نظارتی تراکنشها را میتوان برای شناسایی معاملات شستشوی NFTها استفاده کرد. به عنوان مثال، چندین فعال در بازار با هم همدست میشوند تا تراکنشهای زیادی را با هدف لایهبندی داراییهای غیرقانونی یا دستکاری قیمتها انجام دهند. از آنجایی که تولید بازده هدف اصلی اکثر این تراکنشها نیست، چنین فعالیتی یک زنگ خطر برای شناسایی پولشویی خواهد بود.
به طور مشابه، در موقعیتی که درآمدهای تامین مالی تروریسم از طریق پروتکلهای DeFi لایهبندی می شوند، شناسایی حرکات غیرطبیعی داراییها میتواند اطلاعات قابل توجهی را برای محققان فراهم کند، حتی بدون اینکه نیاز باشد جرم اصلی را تشخیص دهند.
جرم مالی و DeFi
بازارهای سرمایه سنتی اغلب برای انتقال مخفیانه وجوه در جهت دور زدن تحریمها و تامین مالی فعالیتهای تروریستی استفاده میشوند. و بطور مشابه، سیستمهای DeFi نیز به دلیل قابلیت جابجایی مقادیر هنگفتی از داراییها بین حوزههای قضایی با استفاده از بلاکچین، هدفی جذاب برای جرایم مالی محسوب میشوند.
علاوه بر این، به خاطر اتفاقات اخیر مانند فروپاشی FTX، کاهش قابل توجهی در فعالیت از صرافیهای متمرکز نسبت به صرافیهای غیرمتمرکز رخ داده است. افزایش حجم DeFi پنهان کردن جریانهای پولی غیرقانونی را آسانتر کرده است.
سرویسدهندگان متمرکز خدمات رمزارزی، که معمولاً تحت نظارت رگولاتورها هستند، انطباق بهتری را با قوانین ارائه میدهند. این امر میتواند باعث شود مجرمان به دنبال راههای جدیدی برای شستشوی پول خود بگردند.
بنابراین، جریانات مالی غیرقانونی به DeFi میتوانند از مجموعهای وسیعتر از جرایم نشأت بگیرند. این تغییر در بازارهای رمزارزی به معنی آن است که تیمهای جرمشناسی باید تواناییهای خود را برای بررسی جریانهای پیچیده وجوه در پروتکلهای مختلف بدون اطلاع قبلی از منبع داراییهای مجرمانه افزایش دهند.
بنابراین، بهتر است تلاشها برای مطابقت با قوانین، بر روی شناسایی انواع لایهبندیها متمرکز شود. در واقع، با پیشرفت سریع تعاملات در بلاکچین، نظارت سیستماتیک برای شناسایی جابجاییهای غیرقانونی حیاتیتر شده است.
به دلیل نوسانات زیاد قیمت در بازار رمزارزها، توانایی ما در تشخیص فعالیتهای مشکوک کمتر از ایدهآل است. نوسان قیمت میتواند آستانه ریسک ثابت را بیاثر کند و مانع از شناسایی فعالیتهای پولشویی شود. از این سو، اگر و زمانی که یک نرخ سود معیار در اتریوم تعیین شود، ابزاری برای ایجاد یک منطق پایه در جریانات وجوه و در نتیجه شناسایی فعالیتهای غیرعادی خواهیم داشت.