پیوت چیست؛ pivot در بازارهای مالی ارز دیجیتال و فارکس چه کاربردی دارد؟
تشخیص نقاط پیوت (Pivot) یکی از نکات اصولی و اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی است که برای تشخیص روند بازار مورد استفاده قرار میگیرد. در واقع، این نقاط را میتوان به عنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای تحلیل تکنیکال معرفی کرد که در تشخیص وضعیت فعلی و گذشته قیمت بسیار سودمند عمل میکنند. پیوت یا همان نقطه چرخش قیمت در تحلیل نموداری قیمتها، به عنوان یک داده معاملاتی ارزشمند تلقی میشود. با استفاده از این دادهها میتوان روند کلی بازار را در بازههای زمانی مختلف تعیین کرد. اهمیت درک و شناخت این شاخص تکنیکال به حدی بالاست که بدون توجه به آن معاملهگر در تحلیل معاملات خود و تشخیص روند بازار با اشتباهاتی مواجه خواهد شد. در این مقاله از والکس در مورد این شاخص و انواع آن توضیحات بیشتری ارائه میدهیم. اگر از علاقمندان به ترید و خرید ارز دیجیتال در بازارهای مالی هستید، مطالعه این مقاله برای شما مفید خواهد بود. با ما همراه باشید.
نقاط پیوت (Pivot) چیست؟
نقاط پیوت یکی از شاخصهای تحلیل تکنیکال است که استفاده معاملهگران از آن جهت تعیین روند کلی بازار در بازههای زمانی مختلف بسیار سودمند خواهد بود. این شاخص میانگین قیمت حداکثر، حداقل و قیمت پایانی یا بسته شدن روز معاملاتی قبل را نشان میدهد. با توجه به مقدار این شاخص در معاملات روزانه، میتوان روند قیمت بازار در روز بعد را تعیین کرد. روند صعودی و نزولی به ترتیب در معاملاتی بالاتر و پایین تر از این نقاط اتفاق میافتند.
با استفاده از نقطه چرخش قیمت میتوان سطوح حمایت و مقاومت را نیز پیش بینی کرد. این شاخصها به معاملهگران اطلاعاتی جهت تعیین قیمت حمایت یا مقاومت ارائه میدهند. به عبارتی دیگر، با محاسبات مربوط به این سطوح آنها میتوانند نقطه توقف روند نزولی و روند صعودی قیمتها را پیش بینی کنند. به این ترتیب، این شاخصها نیز جهت تعیین یا تشخیص خط روند حرکت قیمتها ابزار پرکاربردی به شمار میآیند.
کاربردهای نقطه چرخش قیمت در تحلیل تکنیکال
با استفاده از Pivot Point معاملهگران میتوانند روند و حرکات قیمت را در بازار تعیین کنند. بر اساس این شاخص میتوان روند نزولی یا صعودی بازار را رصد کرد. به این معنا که با حرکت قیمت به زیر نقطه پیوت، روند نزولی و با جهش آن به بالای این شاخص، روند صعودی اتفاق میافتد.
از سوی دیگر، نقطه چرخش قیمت به عنوان شاخصی برای ورود و خروج از بازار نیز مهم تلقی میشود. معاملهگران با استناد به این شاخص میتوانند در مورد زمان ورود و خروج از بازار معاملاتی تصمیمگیری کنند. این موضوع با توجه به استراتژی مورد نظر هر معاملهگر میتواند متفاوت باشد. به عنوان مثال، یه معاملهگر ممکن است خرید ۱۰۰ سهام را در صورت شکست سطح مقاومت در اولویت خود قرار دهد. در حالیکه فردی دیگر استراتژی توقف ضرر را در سطح حمایت یا نزدیک به آن تعریف کند.
مزایای استفاده از نقطه چرخش
اگر به پیوت پوینت تسلط داشته باشید و بتوانید به درستی نقطه چرخش قیمتی را تشخیص دهید، میتوانید یک خرید یا فروش کم ریسک و با سود داشته باشید. از مزایای استفاده از نقطه چرخش میتون به موارد زیر اشاره کرد:
دقت بالا
نقطه چرخش روی نمودار نزدیک، بالا و پایین سهام را در نظر میگیرند، بنابراین احساسات مداوم بازار را در نظر میگیرند که منجر به دقت چشمگیر میشود.
بازههای زمانی کوتاه
در حالی که بیشتر شاخصهای فنی تایم فریم یک روزه را به عنوان پایه برای خود در نظر میگیرند، Pivot Point میتواند در بازههای زمانی کوتاهتری مانند ۱۵ دقیقه نیز کار کند. علاوهبراین، از آنجایی که نقطه چرخش تنها برای یک معامله داده میدهد، اطلاعات بسیار دقیقی ارائه میدهد.
سهولت استفاده
بیشتر پلتفرمهای معاملاتی اندیکاتور نقطه چرخش را ارائه میکنند. از این رو کاربر نیازی به استفاده از چندین برنامه برای ترید ندارد.
فرمول محاسبه پیوت در تحلیل تکنیکال
سیستم پنج نقطهای یکی از تکنیکهای اصلی است که اکثر معاملهگران جهت محاسبه Pivot Point مورد استفاده قرار میدهند. این سیستم، بر اساس پنج شاخص کلیدی یعنی حداکثر قیمت، حداقل قیمت، قیمت پایانی روز گذشته و نیز سطوح حمایت و مقاومت تعریف میشود. معادلات کاربردی در این سیستم عبارتند از:
Pivot point (P) = (Previous High + Previous Low + Previous Close)/3
S1= (P x 2) – Previous high
S2 = P – (Previous High – Previous Low)
R1 = (P x 2) – Previous Low
R2 = P + (Previous High – Previous Low)
هر یک از متغیرهای ذکر شده در معادلات فوق به صورت زیر معرفی میشوند:
S1= حمایت ۱
S2= حمایت ۲
R1= مقاومت ۱
R2= مقاومت ۲
شاخص نقطه چرخش قیمت بر اساس سه متغیر قیمت حداکثر، قیمت حداقل و قیمت پایانی روز معاملاتی قبلی توسط معاملهگران به صورت روزانه تعیین میشود. این شاخص به عنوان سطح حمایت یا مقاومت اولیه عمل میکند. این سطوح برای تشخیص حرکات قیمتی بیشترین اعتبار را دارند و بیشترین حرکت در همین سطوح رخ میدهد. معاملاتی با حجم بالا اغلب زمانی که قیمت در Pivot Point یا نزدیک به آن باشد، اتفاق میافتند. برای سهامهایی که در ساعات خاصی از روز معامله میشوند، سه متغیر ذکر شده با توجه به ساعات معاملاتی استاندارد روزانه تعیین میشوند.
در بازارهای ۲۴ ساعته از جمله فارکس، نقاط پیوت با استفاده از زمان پایان یا بسته شدن بازار در نیویورک ( ۴ بعد از ظهر) محاسبه میشوند. با توجه به اینکه ساعت گرینویچ (GMT) در معاملات فارکس نیز مبنا قرار میگیرد، برخی از معاملهگران پایان یک جلسه معاملاتی را در ساعت ۲۳:۵۹ GMT و شروع آن را در ساعت ۰۰:۰۰ GMT مد نظر قرار میدهند.
همانگونه که میتوان با استفاده از دادههای روز قبل جهت محاسبه شاخص Pivot Point و ارائه سطوح حمایت و مقاومت روز بعد استفاده کرد، پیش بینی این شاخص در هفتههای آتی با استناد به دادههای هفته گذشته نیز امکان پذیر است. این ویژگی نقش مفید و مؤثری برای معاملات مبتنی بر نوسان دارد و در تریدهای روزانه معاملهگران نیز کارآمد خواهد بود.
معرفی انواع پیوت
به طور کلی میتوان پیوتها را به عنوان نقاط تغییر جهت قیمت معرفی کرد. این نقاط با غلبه نیروی عرضه بر تقاضا و یا بالعکس شکل میگیرند. معاملهگران با توجه به Pivot Point میتوانند تحرکات بازار را ارزیابی کنند. این شاخص فنی در چهار دسته کلی طبقهبندی میشود.
پیوت ماژور
در نمودار قیمتها، این اصطلاح به کف و سقفهای قیمتی که در ایجاد حرکاتی قدرتمند در جهت مخالف نقش داشتهاند، اطلاق میشود. به عبارت دیگر در این نقاط با ایجاد برگشتهای بزرگ در قیمت، روند صعودی به نزولی و بالعکس تبدیل میشود. پیوتهای ماژور اغلب در نزدیکی سطح حمایت یا مقاومت اتفاق میافتند.
پیوت ماژور یا برگشتهای بزرگ در نمودارهای قیمت در تعیین الگوهای قیمتی و خطوط روند آن به عنوان یک ابزار تکنیکال پرکاربرد و مفید تلقی میشوند. از دیگر ویژگیهای این پیوت میتوان به اوج رسیدن فعالیت خریداران یا فروشندگان در این نقاط اشاره کرد.
پیوت مینور
پیوت مینور همانطور که از نام آن نیز پیداست در ایجاد حرکات یا تغییرات کوچک قیمت یا نوسانات کوتاه مدت نقش دارد. از آنجا که این نقطه چرخش قیمت از اعتبار کمتری برای تحلیلگران برخوردار است، جهت تعیین الگوهای نموداری کاربرد چندانی ندارند. رخداد این پیوتها از قانون خاصی تبعیت نمیکند. در واقع میتوان شکلگیری این پیوتها را به صورت تصادفی قلمداد کرد.
پیوت قیمتی
پیوت قیمتی بازگوکننده همان مفهوم اصلی نقاط بازگشت قیمت است. به عبارتی، این نوع پیوتها با ایجاد روندی قوی و در خلاف جهت مسیر یا روند حرکت بازار در ارتباط هستند. از ویژگیهای این پیوت، نقش مؤثر در تحرکات قیمتی بازارهای معاملات است. یک Pivot قیمتی معتبر با مشخصه پرایس اکشن به میزان سه کندل، تشکیل کندل بازگشتی و پیشروی مجدد آن با همان شرایط ولی در جهت معکوس شناخته میشود.
پیوت محاسباتی
همانطور که از نام آن پیداست، اساس این نوع پیوتها محاسبات انجام شده با استفاده از دادههای قیمتی و فرمولهای ریاضی است. در Pivot محاسباتی بازه زمانی به عنوان یک فاکتور مهم مد نظر قرار میگیرد. در واقع با توجه به تایم فریمها و دادههای قیمتی مورد استفاده، محاسبات انجام شده تا زمان مشخصی اعتبار دارند. از مهمترین انواع این پیوتها میتوان به پیوت وودی (Woodie)، خطوط کامریلا (Camarilla lines) و فیبوناچی (Fibonacci) اشاره کرد.
تشخیص پیوت ماژور و مینور
نکته مهم در تشخیص Pivot ماژور و مینور، داشتن سطحی از دانش و شناخت در زمینه تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. برای معاملهگران حرفهای تمایز بین این پیوتها با مشاهده انواع نمودار تحلیل تکنیکال و بررسی روند آنها به راحتی امکان پذیر است. با این حال، دو روش کلی جهت شناخت نقاط پیوت ماژور و مینور معرفی شدهاند.
فیبوناچی بازگشتی (Fibonacci Retracement levels)
در این روش چنانچه روند جدید قیمت یا اصلاح آن، حداقل ۳۸% از حرکت یا موج قبلی را جبران کند، Pivot ماژور اتفاق افتاده است. اصلاح قیمتی در محدودهای کمتر از میزان ذکر شده، معرف ماژور مینور است.
شاخص یا اندیکاتور مکدی (MACD)
مکدی به عنوان یکی از شاخصهای تحلیل تکنیکال در تشخیص پیوتهای ماژور و مینور معرفی میشود. این شاخص در تعیین جهت و قدرت روندهای صعودی و نزولی کارایی بالایی دارد. برای استفاده از این اندیکاتور باید یک تایم فریم مناسب که شامل حداقل کندلهای لازم برای تغییر فاز روی موجهای متوالی (قله و دره) قیمت باشد، انتخاب شود.
در شاخص مکدی یک فاز منفی و یک فاز مثبت تعریف میشود. نقاطی از نمودار با نشانههای مثبت مکدی، یک قله ماژور (بیشترین قیمت) و با نشانههای منفی، یک دره ماژور (کمترین قیمت) است. در این نقاط باید تغییرات قیمت یا مدت زمان موج برگشت، از قانون فیبوناچی بازگشتی تبعیت کند. به این معنا که باید حداقل ۳۸ درصد از تغییرات قیمت یا مدت زمان موج قبلی خود را جبران کند. در نهایت، نقاطی با این ویژگی را میتوان به عنوان نقاط پیوت ماژور معرفی کرد. در شکل فوق این نقاط مشخص شدهاند.
تفسیر و استفاده از پیوت پونت
نقاط پیوت به عنوان یک سطح قیمت مهم برای معاملهگران به شمار میآیند. این مفهوم مانند نقاط عطف معامله تلقی میشود که در آن معاملهگر انتظار ادامه روند فعلی قیمت یا معکوس شدن آن را دارد. مفهوم ذکر شده بر اساس استراتژی معاملاتی افراد معانی مختلفی دارد.
برخی از معاملهگران نقاط حداکثر پیشین یا نقاط پایین قیمت را به عنوان یک پیوت در نظر میگیرند. یک معاملهگر ممکن است بالاترین سطح قیمت در تایم فریم ۵۲ هفته را به عنوان Pivot Point تلقی کند. با حرکت قیمت بالاتر از این سطح، معاملهگر انتظار افزایش قیمت را خواهد داشت. در حالیکه با بازگشت آن به زیر سطح حداکثر قیمت در تایم فریم تعیین شده، ممکن است معاملهگر را از موقعیت معاملاتی خود خارج کند. برای عدهای نیز قیمت حداکثر و حداقل روزانه، هفتگی یا نوسان حداقل و حداکثر به عنوان پیوت مطرح میشوند. اما نقطهای که در تمام استراتژیها مشترک است، انتظار مشاهده Pivot Point در تمام تایم فریمها است.
زمانی که قیمت بالاتر و پایینتر از نقطه پیوت باشد، به ترتیب، به عنوان روند صعودی و روند نزولی در نظر گرفته میشود. R1 و R2 به عنوان سطوح مقاومت یا سطوح بالاتر از نقاط پیوت و S1 و S2 نیز به عنوان سطوح حمایت یا پایینتر از این شاخص معرفی میشوند. با حرکت قیمت به زیر Pivot Point، ممکن است این روند تا سطح S1 تداوم داشته باشد. چنانچه در این حالت قیمت به محدوده پایینتر از S1 کاهش پیدا کند، میتواند تا سطح S2 ادامه یابد. همین تفسیر در مورد سطوح R1 و R2 نیز وجود دارد.
در حال حاضر، این شاخص به عنوان راهنمایی برای درک چگونگی حرکت قیمت مورد استفاده قرار میگیرد. محاسبه این شاخص، در تعیین سطوح حمایت و مقاومت نیز کارآمد است. محاسبه آن در بازههای زمانی مختلف، اطلاعات ارزشمندی را برای معاملات روزانه و مبتنی بر نوسان در دسترس قرار میدهد.
محدودیت استفاده از Pivot Points
نقاط پیوت به عنوان یک ابزار عالی برای شناسایی مناطق حمایت و مقاومت شناخته میشوند. استفاده از این ابزار فنی در ترکیب با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال، میتواند بهترین عملکرد را به معاملهگر ارائه دهد. در حالی که این شاخص برای برخی از معاملهگران سودمند تلقی میشود، ممکن است برای گروهی دیگر اینگونه نباشد. وجود نوسانان شدید در بازار ارزهای دیجیتال و عدم قطعیت در بازدهی ابزارهای تحلیل تکنیکال به تنهایی، باعث میشود تا این شاخص نیز همانند همه اندیکاتورها به عنوان بخشی از یک استراتژی معاملاتی مورد استفاده قرار گیرد.
گرچه نقاط پیوت در پیش بینی حرکات قیمت ابزاری بسیار خوب و کاربردی معرفی میشوند، اما باید توجه داشت که موفقیت و کسب سود در بازارهای مالی منحصراً با تکیه به یک شاخص بدست نمیآید. سهمی از این موفقیت به دانش و مهارت معاملهگر و توانایی او جهت استفاده مؤثر از این شاخص به همراه سایر اشکال تحلیلهای تکنیکال مرتبط است. سایر شاخصهای فنی میتوانند هر ابزاری چون اندیکاتور مکدی، الگوهای کندل استیک یا استفاده از میانگین متحرک جهت تعیین روند بازار باشند. هر چه تعداد شاخصهای مثبت کاربردی در یک معامله بیشتر باشند، شانس موفقیت در آن نیز بیشتر میشود.
تحلیل بازارهای مالی با نقطه پیوت
پیوت را میتوان یکی از ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی معرفی کرد. به وسیله این ابزار، معاملهگران میتوانند اهداف معاملاتی خود را در مسیر درستی پیش ببرند. بر اساس سطوح مقاومت و حمایت نیز میتوانند نقطه ضرر و قیمت هدف را تعیین کنند.
گرچه داشتن آگاهی و دانش درباره این شاخص میتواند در کسب موفقیت و سودآوری در معاملات مهم تلقی شود، اما نباید به تنهایی از این ابزار برای تحلیل بازار استفاده کرد. در واقع، یک تحلیلگر تکنیکال باهوش بر پایه ترکیبی از اندیکاتورها و ابزارهای تحلیلی معامله میکند. در این صورت میتوان بر اساس دادهها و استدلالهای بهتر و مطمئنتری به بررسی روند بازار پرداخت.
Pivot line در متاتریدر را چطور پیدا کنیم