آموزش تریدسرمایه گذاری

مفهوم مدیریت فعال در ترید یا Active Management چیست و چه کاربردی دارد؟

مدیریت فعال در ترید یا Active Management به معنای مدیریت یک پرتفوی با هدف کسب سود بیشتر در مقایسه با «یک معیار» است. در این نوع مدیریت پرتفوی، تصمیمات خرید، فروش یا نگهداری دارایی بر اساس عواملی مانند تحلیل تکنیکال، نظر مدیر و پیش‌بینی‌های مالی اتخاذ خواهند شد. در ادامه مفهوم مدیریت فعال در ترید، مزایا، معایب و همچنین تفاوت آن با مدیریت منفعل (Passive Management) را بررسی خواهیم کرد.

مدیریت فعال در ترید چیست؟

عبارت مدیریت فعال در شرایطی مورد استفاده قرار می‌گیرد که یک سرمایه‌گذار، یک مدیر مالی یا گروهی از افراد حرفه‌ای، یک پرتفوی سرمایه‌گذاری را زیر نظر گرفته و برای خرید، فروش یا نگهداری دارایی‌های آن، تصمیم‌گیری می‌کنند.

به طور معمول، میزان موفقیت یک مدیر مالی به ثبت عملکردی بهتر از یک معیار (Benchmark) شاخص، و در عین حال، تحقق اهدافی مانند مدیریت ریسک، به حداقل رساندن میزان مالیات پرداختی، و یا پیروی از استانداردهای زیست محیطی، اجتماعی و ابر شرکتی (ESG) بستگی خواهد داشت. برای مثال، مدیران مالی فعال ممکن است کار خود را بر اساس تحلیل تکنیکال، پیش‌بینی‌ها و تحقیقاتی شامل استفاده از ابزار کمی‌ و نظرات شخصی (مبتنی بر تجربه خرید و فروش دارایی‌ها)، انجام دهند. به عبارتی دیگر، یک مدیر فعال می‌تواند صرفاً بر اساس الگوریتم‌ها یا نظر شخصی خود فعالیت کند؛ البته به کاربردن ترکیبی از هر دو روش نیز امکان‌پذیر و حتی بهتر است.

به طور کلی، مدیران فعال معتقدند اگر یک سرمایه‌‌گذار به عملکردی مشابه یا کمی‌ بهتر از شاخص بازار قانع نیست، احتمالا استفاده از رویکرد Active Management برای او مناسب‌تر خواهد بود.

در مقابل واژه مدیریت فعال در ترید، مفهومی‌ به نام مدیریت منفعل (Passive Management) وجود دارد که گاهی اوقات ایندکسینگ (Indexing) هم نامیده می‌شود. طرفداران این روش مدیریت معتقدند بهترین نتیجه در صورتی حاصل خواهد شد که خرید دارایی‌ها منطبق با وضعیت یک یا چند شاخص بازار انجام شود. آن‌ها مدیریت منفعل را به خاطر حذف خطا و تعصبات انسانی، برتر می‌دانند. در این مقاله بخشی را به مقایسه روش‌های مدیریت فعال و منفعل اختصاص داده‌ایم.

فرآیند مدیریت فعال در ترید به چه شکلی دنبال می‌شود؟

Active Management

فرآیند Active Management سه مرحله اصلی دارد که عبارتند از: برنامه‌ریزی، اجرا و بازخورد.

۱. مرحله برنامه‌ریزی

در مرحله برنامه‌ریزی، اهداف و محدودیت‌های سرمایه‌گذار شناسایی می‌شود. در نتیجه، حداقل سود مورد انتظار، حداکثر ضرر قابل تحمل، بازه زمانی، مشکلات مالیاتی و محدودیت‌های قانونی مورد توجه قرار می‌گیرند. سپس بر اساس این اهداف و محدودیت‌ها، می‌توان یک بیانیه سیاست سرمایه گذاری (IPS) ایجاد کرد.

اطلاعات موجود در IPS معمولا شامل الزامات گزارش‌دهی، دستورالعمل‌های تعدیل (Rebalancing)، ارتباطات دارایی‌های سرمایه‌گذاری شده، هزینه مدیریت و استراتژی معاملاتی است. در ادامه، مدیر فعال باید پیش‌بینی‌های خود درخصوص میزان ریسک و احتمال سود دارایی‌های مختلف را آماده کرده تا مبنای پرتفوی تهیه شود. در نهایت تخصیص دارایی بر اساس نظر مدیر و اطلاعات IPS انجام خواهد شد.

۲. مرحله اجرا

در مرحله اجرا، پرتفوی پس از ساخته شدن و بازنگری، پیاده‌سازی می‌شود. مدیران فعال، استراتژی‌های سرمایه‌گذاری خود را در کنار انتظاراتی که از بازار سرمایه دارند قرار داده و با استفاده از اطلاعات به دست آمده، برای خرید اوراق بهادار اقدام می‌کنند. در اصل مدیران با این کار پرتفوی خود را طوری بهینه‌سازی می‌کنند که استراتژی‌های معاملاتی آن با سطح ریسک‌پذیری سرمایه‌‌گذار مطابقت داشته باشد.

۳. مرحله بازخورد

در مرحله سوم، سرمایه از طریق متعادل سازی پرتفوی به کمک اطلاعات IPS مدیریت خواهد شد. علاوه بر این، عملکرد پرتفوی نیز به صورت دوره‌ای توسط سرمایه‌گذار ارزیابی می‌شود تا از تحقق اهداف از پیش تعیین شده اطمینان حاصل گردد.

مثالی از Active Management

سرمایه‌‌گذارانی که به مدیریت فعال اعتقاد دارند، از اشکال قوی‌تر فرضیه بازار کارا (EMH) حمایت نمی‌کنند. فرضیه EMH می‌گوید «شکست بازار در بلندمدت غیرممکن است، زیرا تاثیر تمام اطلاعات عمومی‌ قبلا در قیمت سهام لحاظ شده است.»

در مقابل حامیان EMH معتقدند «سهامدارانی که برای بهره‌برداری از نوسانات مکرر بازار، زمان خود را صرف خرید و فروش سهام می‌کنند، به احتمال زیاد عملکرد ضعیف‌تری نسبت به سرمایه‌‌گذارانی دارند که صرفا سهام شاخص‌های اصلی را خریداری می‌کنند.»

البته این ادعا که مدیریت فعال در درازمدت سود کمتری نسبت به مدیریت منفعل خواهد داشت، در همه موارد صحت ندارد. برای مثال می‌توانید صندوق Fidelity Blue Chip Growth را در نظر بگیرید که به روش فعال مدیریت شده و از شاخص رشد Russell 1000 به عنوان معیار خود استفاده می‌کند. در پنج سال منتهی به ۳۰ ژوئن ۲۰۲۰ (۱۰ تیر ۱۳۹۹)، صندوق Fidelity بازده ۱۷.۳۵ درصدی داشت، در حالی که Russell 1000 رشد ۱۵.۸۹ درصدی ثبت کرد. بنابراین، صندوق Fidelity در آن دوره پنج ساله ۱.۴۶ درصد از معیار خود بهتر عمل کرده است.

تفاوت مدیریت فعال با مدیریت منفعل

مدیریت فعال و منفعل

مدیران فعال باید به متغیرهای بازار سرمایه واکنش نشان دهند. در مقابل، مدیران منفعل به این متغیرها واکنش نشان نمی‌دهند، زیرا سرنوشت سبد سرمایه‌‌گذاری آنها به یک شاخص خاص گره خورده است.

در مدیریت سبد سرمایه‌‌گذاری، باید بیانیه سیاست سرمایه‌گذاری ایجاد شود که استراتژی یک صندوق را تشریح می‌کند. به طور کلی، استراتژی‌های سرمایه‌‌گذاری را می‌توان به سه گروه اصلی تقسیم کرد:

  • استراتژی سرمایه‌ گذاری منفعل به تغییرات بازار سرمایه واکنش نشان نمی‌دهد. برای مثال، یک سبد سرمایه‌‌گذاری که به شاخص S&P500 گره خورده، ممکن است در واکنش به تغییرات در ترکیب این شاخص، یک سری دارایی‌ها را اضافه یا حذف کند. اما به تغییر ارزش یک اوراق بهادار خاص در بازار واکنش نشان نمی‌دهد.
  • استراتژی سرمایه‌ گذاری فعال به تغییرات بازار سرمایه واکنش نشان می‌دهد. مدیریت فعال یک سبد سرمایه‌‌گذاری به این معناست که وزن دارایی‌های آن معمولا با وزن دارایی‌های سبد سرمایه‌‌گذاری معیار، متفاوت است. تفاوت وزن دارایی‌ها در واقع انتظارات متفاوت مدیر فعال نسبت به کل بازار نشان می‌دهد و هدف از این کار، ثبت عملکردی بهتر از سبد معیار (آلفا – Alpha) است.
  • استراتژی سرمایه‌ گذاری نیمه‌ فعال رویکردی بهبود یافته نسبت به شاخص است که در آن آلفا دنبال شده، اما ریسک فاصله گرفتن از معیار بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

مزایای استفاده از Active Management

یکی از مزایای مدیریت فعال امکان انتخاب از میان انواع دارایی‌ها و استراتژی‌های سرمایه گذاری است. برخی دلایلی که سرمایه‌گذاران را به سمت مدیریت فعال سوق می‌دهد عبارتند از:

  • سرمایه‌گذاران بر این باورند که از طریق مدیریت فعال (حداقل در کوتاه مدت) می‌توانند عملکرد بهتری نسبت به بازار یا یک شاخص خاص داشته باشند.
  • سرمایه‌گذاران می‌توانند ماهرترین مدیران فعال را انتخاب کنند.
  • سرمایه‌گذاران می‌توانند نوسانات را به گونه‌ای متفاوت با کل بازار مدیریت کنند.
  • سرمایه‌گذاران می‌توانند از یک استراتژی خاص برای تطابق با اهداف سرمایه‌گذاری خود پیروی کنند.
  • سرمایه‌گذاران به دارایی‌های جایگزینی که با بازار ارتباط مستقیم ندارند (مانند املاک)، دسترسی خواهند داشت.

معایب استفاده از Active Management

صندوق‌های مدیریت فعال به طور معمول کارمزدهای بالاتری نسبت به صندوق‌های مدیریت منفعل دارند. چرا که سرمایه‌‌گذار برای کمک گرفتن از مشاوران متخصص در سرمایه‌‌گذاری فعال و هم‌چنین عملکرد مناسب پرتفوی خود نسبت به کل بازار، باید هزینه بیشتری پرداخت کند.

علاوه بر این، اگر مدیران فعال در سرمایه‌گذاری انتخاب ضعیفی داشته باشند احتمال ضرر وجود دارد. حتی اگر فرآیند مدیریت فعال در ترید هم نتیجه خوبی داشته باشد. برخی اسناد نشان می‌دهد در دراز مدت، پرتفوی تحت نظر مدیران فعال معمولا (اما نه در همه موارد) عملکرد ضعیف‌تری نسبت به پرتفوی مدیریت منفعل دارد.

مدیریت فعال در ترید ارز دیجیتال

مدیریت فعال در ترید ارز دیجیتال

سرمایه‌گذارانی که مدیریت فعال در حوزه ارز دیجیتال را انتخاب می‌کنند، رفتاری مشابه همتایان خود در بازار سهام دارند. آنها تلاش می‌کنند زمان آغاز روند صعودی یا پایان روند نزولی برای خرید بیت کوین، اتریوم و سایر دارایی‌های دیجیتال را تشخیص دهند. علاوه بر این، آنها با استفاده از تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی را بررسی کرده و سعی می‌کنند حرکات آتی بازار را پیش‌بینی کنند.

درست مانند بازار سهام، اکنون به سرمایه‌گذاران دنیای کریپتو استراتژی‌های مدیریت فعال ارائه می‌شود که برای مثال هدفشان کسب سود بیشتر در مقایسه با بیت ‌کوین و شاخص‌هایی مانند Nasdaq Crypto Index (متشکل از هشت ارز دیجیتال برتر) است.

با توجه به نوسان قیمت ارز دیجیتال، انتخاب یک مدیر فعال (شرکت یا فرد متخصص) برای تشکیل پرتفوی رمزارزی بدون شک با ریسک بیشتری همراه خواهد بود. البته نوسان، یک شمشیر دو لبه است که در کنار احتمال ضرر، احتمال کسب سود فراوان را هم شامل می‌شود.

آیا مدیریت فعال در ترید برای شما مناسب است؟

مدیریت فعال در ترید به این معناست که یک مدیر سرمایه‌‌گذاری حرفه‌ای تصمیم می‌گیرد چه زمانی، چه مقدار از کدام دارایی را خریداری یا به فروش برساند. در این شیوه مدیریت، هدف داشتن عملکرد بهتر در مقایسه با یک «معیار» خاص است. این در مقابل مدیریت منفعل قرار دارد، که در آن یک سبد دارایی قرار است عملکردی مشابه یا اندکی بهتر از یک شاخص داشته باشند. بنابراین اگر به دنبال یک استراتژی سرمایه‌‌گذاری کوتاه مدت هستید که پتانسیل بازدهی بالاتری داشته باشد، مدیریت فعال می‌تواند انتخابی مناسبی برای شما باشد. البته پیش از سرمایه‌‌گذاری در صندوق مدیریت فعال یا استخدام یک مدیر فعال حرفه‌ای، حتما تحقیقات کاملی انجام دهید و ریسک‌های بالقوه آن را درک کنید.

همچنین در نظر داشته باشید که نتیجه مدیریت منفعل در بازه‌های زمانی بلند مدت معمولا (اما نه همیشه) بهتر از مدیریت فعال خواهد بود. در مقابل، ریسک و کارمزد روش مدیریت فعال همیشه بیشتر از روش مدیریت منفعل است.

شما به عنوان یک کاربر دنیای کریپتو کدام استراتژی را بیشتر می‌پسندید؟ فعال یا منفعل؟

گام قبلی (۳/۲۳) گام بعدی

دیدگاه شما به بهبود مطالب والکس کمک می‌کند.

به این مطلب چه امتیازی می‌دهید؟

میانگین امتیارها: ۵ / ۵. مجموع آرا: ۱

نوشته های مشابه
اشتراک در
اطلاع از
guest
ایمیل شما نمایش داده نمی شود
0 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
View all comments
دکمه بازگشت به بالا