مدیریت ریسک چیست؟ ۸ استراتژی کنترل ریسک برای جلوگیری از ضرر در بازارهای مالی

مدیریت ریسک چیست؟ بررسی انواع استراتژی های مدیریت ریسک در بازارهای مالی با هدف کنترل ریسک انواع موقعیت های معاملاتی
ریسک و حتی ضرر، ویژگی اجتنابناپذیر فعالیت در بازارهای مالی است. به همین دلیل لازم است پیش از ورود به این بازارها و بهخصوص انواع ریسکپذیرتر آنها نظیر بازار ارز دیجیتال، با انواع خطراتی که سرمایه شما را تهدید می کنند، آشنا شوید. سپس باید با بهکارگیری تکنیکهایی که به استراتژیهای مدیریت ریسک مرسوم هستند، ریسک موقعیتهای معاملاتی یا سبد سرمایهگذاری خود را به حداقل ممکن برسانید.
در این مقاله، ابتدا به این موضوع میپردازیم که اساسا ریشههای مختلف ریسک یا ضرر در بازارهای مالی چه عواملی هستند؛ سپس به تعریف مفهوم مدیریت ریسک پرداخته و ۱۵ مورد از مهمترین انواع آن را شرح میدهیم.
انواع ریسک در بازارهای مالی
پیش از اینکه بدانیم مدیریت ریسک چیست، اساسا باید مفهوم ریسک در بازارهای مالی را درک کنیم. این مفهوم در علم اقتصاد تعریف و جوانب نسبتا پیچیدهای دارد. بهطور ساده میتوان آن را بهصورت زیر تعریف کرد:
خطر از دست رفتن همه یا بخشی از سرمایه وارد شده به یک پوزیشن معاملاتی، اعم از خرید یا فروش یا بهطور کلی حصول بازدهی مالی کمتر از آنچه سرمایهگذار انتظار آن را داشته است.
این مفهوم، از نظر معیار سنجش آن به انواع مختلفی تقسیم میشود که برای مدیریت ریسک باید با آنها آشنا بود. سادهترین آنها بهخصوص برای معاملهگران مستقل عبارتند از:
- ریسک آلفا (Alpha): زمانی که عملکرد موقعیتها یا پورتفولیو، ضعیفتر از شاخصهای معیار مانند شاخص بورس، S&P 500 و غیره باشد.
- ریسک بتا (Beta)؛ زمانی که بازدهی سرمایهگذاری، پایینتر از نوسانات کلی بازار است.
- نسبت شارپ (Sharpe Ratio)؛ که نسبت بازدهی به ازای هر واحد ریسک را ارزیابی میکند. نسبت شارپ بالاتر، به معنی بازدهی بیشتر در برابر ریسک کمتر است.
مشخص است که مدیریت ریسک، تنها به معنی جلوگیری از منفی شدن بازدهی نیست. بلکه ریسک، اساسا در ارتباط با سود تعریف میشود. بنابراین زمانی که یک موقعیت معاملاتی مقداری سود نیز کسب کند؛ اما به دلایلی مانند خروج زودهنگام، تنظیمات موقعیت و غیره نسبت به روند کلی بازار و شاخصهای اصلی، عقب باشد، این معامله نیز ضررده خوانده میشود.
منابع مختلف ریسک در بازارهای مالی
بهمنظور مدیریت ریسک خود در بازارهای مالی باید بدانید که سرمایه و موقعیتهای معاملاتی شما در این بازارها از چه جهاتی تهدید میشوند؟ مهمترین آنها بهخصوص برای تریدرها عبارتند از:
- ریسک بازار: شامل عواملی که باعث نوسان قیمت دارایی مورد نظر شما میشوند. نرخ بهره، نرخ ارزهای خارجی، عرضه و تقاضا و آزادسازی توکنها در بازار ارز دیجیتال، نمونههایی از آنها هستند.
- ریسک اعتبار: شامل انواع کلاهبرداریها یا ورشکستگی پروژهها، صرافیها، کارگزاریها و بهطورکلی طرفین معامله در بازارهای مالی
- ریسک نقدینگی: شامل ریسک مالی ناشی از عدم تامین نقدینگی موقعیتهای معاملاتی به دلایل مختلف، مانند عدم توانایی پلتفرم معاملاتی، کاهش نقدینگی در بازار یا مشکلات فنی در بلاکچینهای ارز دیجیتال
- ریسک ارزی: شامل خطرات ناشی از نوسان قیمت ارز و تاثیرگذاری منفی آن بر ارزش سبد یا موقعیت معاملاتی
- ریسک نظارتی: شامل خطرات ناشی از وضع قوانین سختگیرانه علیه برخی داراییها، بازارها و پلتفرمها در کشورهای مختلف
به این عوامل باید ریسکهای دیگری نظیر بحرانهای اقتصادی، ریسک خاص هر کشور، ریسکهای سیاسی و تحولات ژئوپلیتیکی را نیز اضافه کرد.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک، فرآیندی است که طی آن، انواع ریسکهای ممکن برای سرمایه فرد فعال در بازارهای مالی، شناسایی و ارزیابی شده و سپس بسته به ریسکپذیری او اقداماتی برای کنترل آنها صورت میگیرد. این فرآیند، نیازمند انجام تحقیقات لازم و برآوردهای کمی و کیفی مختلفی است. این اقدامات عموما توسط مدیران مالی و مشاوران سرمایهگذاری صورت میگیرند. بااینحال خود سرمایهگذار نیز باید با آنها آشنا باشد.
لزوم کنترل ریسک برای تریدرهای مستقل بازارهای مالی بیشتر است. آنها در معرض نوسانات بیشتری قرار داشته و معمولا خود موقعیتهایشان را کنترل میکنند. در فرآیند مدیریت ریسک، عوامل مختلفی در نظر گرفته شده و بر اساس آنها استراتژی مناسب تعریف میشود. مهمترین این عوامل عبارتند از:
- میزان ریسکپذیری
- سود یا درآمد مورد انتظار
- بازه زمانی مورد نظر جهت سرمایهگذاری یا نگهداری موقعیتهای معاملاتی
لازم به ذکر است که اهمیت مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال به دلیل خطرات ذاتی این بازار مهمتر بوده و شامل ابزارهای نسبتا متفاوتتری در مقایسه با سایر بازارهای مالی است. فعال این بازار لازم است که با تکنیکها و اصول مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال نیز آشنا باشد.
استراتژی مدیریت ریسک
از نظر علمی، رویکردهای متفاوتی برای مدیریت ریسک در بازارهای مالی توسط اقتصاددانان تعریف و تدوین شدهاند. بهعنوان مثال میتوان به رویکردهای اجتناب (Avoidance)، پذیرش (Retention) و انتقال ریسک (Sharing) اشاره کرد. از دل هریک از این دستهبندیهای تئوریک، استراتژیهای کاربردی و عملی مختلفی بیرون آمدهاند که هر تریدر و سرمایهگذار مستقل نیز میتواند بهخوبی از آنها استفاده کند. در ادامه ۱۵ مورد از استراتژیهای مدیریت ریسک را معرفی میکنیم که بهخصوص برای فعالان بازار ارز دیجیتال، مفید هستند.
تنوع بخشی به سبد سرمایه گذاری
اگر بپرسید که سادهترین تکنیک مدیریت ریسک چیست؟ پاسخ، قطعا، تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری یا Diversification است. به همین دلیل نیز آن را بیشتر از بقیه استراتژیهای توضیح میدهیم.
با بهکارگیری استراتژی تنوعبخشی که در همه بازارهای مالی نیز کاربردی است، ضرر یک موقعیت و افت قیمت یک دارایی میتواند توسط سود موقعیتی دیگر با دارایی متفاوت جبران شود. برای این منظور، بسته به ریسکپذیری خود باید ترکیبی از داراییها با ریسکهای متفاوت را در سبد یا پورتفولیوی خود داشته باشید. داراییهایی مانند ارز دیجیتال و سهام شرکتهای خصوصی، معمولا پرریسک در نظر گرفته میشوند. در مقابل، ریسک اوراق قرضه و و سهام صندوقهای سرمایهگذاری کمتر است.
تکنیک Diversification برای تریدرها و سرمایهگذاران متمرکز در هریک از بازارهای مالی نیز کاربردی است. بهعنوان مثال در بازار ارز دیجیتال، ریسک بیت کوین و آلت کوینهای اصلی، کمتر از توکنهای جدیدتر و میم کوینهاست. سرمایهگذاران بازار بورس با سرمایهگذاری در انواع داراییها مانند سهام شرکتهای فعال در صنایع مختلف، اوراق قرضه خصوصی و دولتی و واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری از این تکنیک بهره میبرند. در بازار فارکس نیز توزیع موقعیتها بین جفت ارزهایی با نرخهای بهره متفاوت، نوعی تنوعبخشی به سبد دارائی است.
استراتژی هجینگ یا پوشش ریسک
دیگر استراتژی مهم کنترل ریسک در بسیاری از بازارهای مالی ازجمله بورس، ارز دیجیتال و فارکس، استراتژی هجینگ (Hedging) است. در این روش، تریدر از مزایای بازارهای اختیار معامله (Options) بهره میگیرد. در این بازار، نه خود دارایی، بلکه قراردادی نوشتهشده بر اساس آن معامله میشود. خریدار این قرارداد، حق خرید یا فروش مقدار مشخصی از دارایی را در آینده به دست میآورد. اما اجرای آن اجباری نبوده و او تنها در ازای آن به فروشنده، مبلغی بهعنوان حق پریمیوم پرداخت میکند. سازوکار این بازار را در مقالهای جداگانه از والکس شرح دادهایم.
مزیت اختیاری بودن قراردادهای آپشن سبب شده که تریدرها بتوانند با خرید قراردادهایی خلاف جهت موقعیتهای خود در بازار اسپات زیانهای احتمالی خود را پوشش دهند. بهعنوان مثال، تریدر برای مدیریت ریسک موقعیت لانگ یا خرید خود، یک قرارداد اختیار فروش را خریداری میکند. بهاینترتیب اگر قیمت، برخلاف انتظار او کاهش یافت، میتواند با اجرای قرارداد اختیار فروش خود با قیمتی برابر با قیمت دارایی در زمان خرید قرارداد و گشایش موقعیت لانگ، همه یا حداقل بخشی از ضررش را جبران کند.
برای این منظور، همچنین میتوان اقدام به معامله قراردادهای آتی (Futures) در بازار معاملات مشتقات (Derivatives) کرد. آنها پتانسیل سود بیشتری دارند اما در عین حال، الزام بیشتری به اجرا شدن دارند.
تعیین حد سود و حد ضرر
استفاده درست از دو ابزار حد ضرر (Stop Loss) و حد ضرر (Take Profit) از مهمترین تکنیکهای مدیریت ریسک به حساب میآید. حد ضرر، قیمتی است که در هر موقعیت معاملاتی، حداکثر ریسک قابل تحمل شما را تعیین میکند. این قیمت، بهصورت اصولی، پایینتر از قیمت ورود شما به معامله تعیین میشود.
حد سود یا سیو سود نیز قیمتی است که در آن، سود شما محاسبه و موقعیتتان بسته شود. بهاینترتیب با حداقلی از بازدهی و صرف از نظر بقیه سود و در عین حال، اجتناب از ضررهای احتمالی از معامله خارج میشوید. صرافی ارز دیجیتال والکس این دو ابزار را در معاملات اسپات، تعهدی و تعهدی هوشمند خود در اختیار کاربران قرار داده است.
مدیریت اهرم در معاملات تعهدی هوشمند
تریدرهای حرفه ایتر، اغلب از معاملات تعهدی، لوریج (Leverage) یا مارجین برای کسب سود حداکثری از روندهای صعودی و نزولی استفاده میکنند. در این روش، تریدر، مقداری وثیقه مشخص کرده و بر اساس ضریبی از آن که نسبت اعتبار یا نسبت اهرم نامیده میشود از صرافی یا پلتفرم معاملاتی، وام دریافت میکند. بهاینترتیب میتواند از نوسانات کوچکتر سودهای بیشتری کسب نماید. اما از طرفی، ریسک از بین رفتن سریعتر همه سرمایه او نیز بیشتر خواهد شد.
باز کردن یک موقعیت تعهدی خلاف جهت موقعیتهای اسپات حتی میتواند به مدیریت ریسک شما کمک کند. اما مهم است که نسبت اعتبار خود را به دور از احساسات، بر اساس میزان وثیقه، حد سود و حد ضرر و انجام تحلیلهای کافی انتخاب نمایید.
به دلیل پیچیدگیهای معاملات تعهدی، صرافی ارز دیجیتال والکس، پلتفرمی به نام معاملات هوشمند تعهدی را ایجاد کرده که با تعیین حد سود و حد ضرر توسط کاربر، مقدار وثیقه و نسبت اعتبار را به صورت خودکار انتخاب میکند و به مدیریت ریسک شما کمک خواهد کرد. برای انجام معامله تعهدی هوشمند در والکس کافیست مراحل زیر را دنبال کنید:
۱- وارد صفحه معاملات هوشمند والکس شده و پیشبینی خود از روند بعدی قیمت (طی ۲۱ روز آینده) ارائه دهید تا یکی از موقعیتهای لانگ یا شورت برای شما باز شود.
۲- مقدار وثیقه خود را تعیین کرده و حدود سود و ضرر را تا رسیدن به اعتبار دریافتی موردنظرتان، مشخص کنید. با اینکار ضریب اهرم مناسب به صورت هوشمند برای شما انتخاب میشود.
نکته: پس از باز کردن موقعیت میتوانید وضعیت آن را بهصورت گرافیکی دنبال کنید. در صورت لزوم میتوانید موقعیت خود را بهصورت دستی ببندید.
ارزیابی امنیت و اعتبار پلتفرم معاملاتی
همانطورکه گفتیم، ازجمله منابع ریسک در بازارهای مالی، عدم امنیت پلتفرمهای معاملاتی، وقوع کلاهبرداری از سوی آنها و نیز عدم تواناییشان در تامین نقدینگی است. به همین دلیل، توجه به اعتبار، سوابق، شناختهشدگی تیم توسعه، مجوزها، تعداد کاربران و نظرات آنها در مورد پلتفرم ضروری است. این موضوع بهخصوص برای مدیریت ریسک و جلوگیری از ضرر در معامله ارز دیجیتال اهمیت بیشتری دارد. دلیل آن نیز این است که این بازار، هنوز حفرههای قانونی زیادی حتی در کشورهای پیشرفته نظیر آمریکا دارد. بسیاری از صرافیها نیز از این موضوع استفاده کرده و اقدام به کلاهبرداری میکنند.
از طرف دیگر، پلتفرم معاملاتی شما باید بتواند اطمینان شما درخصوص نگهداری امن داراییها، اجرای دقیق موقعیتهای معاملاتی با نقدینگی بالا را جلب کند. بهعنوان مثال برای مدیریت ریسک خود در بازار ارز دیجیتال باید به سوابق هک شدن صرافی توجه کنید. همچنین صرافی باید اطمینان دهد که از رمزارزهای شما در کیف پولهای سرد نگهداری میکند. اسپرد اندک (بالاترین قیمت خرید و پایینترین قیمت فروش) در اوردربوک نیز نشاندهنده نقدینگی بالای صرافی است.
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد
تعیین یک نسبت ریسک به ریوارد (Risk to Reward Ratio) منطقی و اصولی برای هر موقعیت معاملاتی و نیز کل موقعیتهای باز، یکی از مهمترین راهکارهای مدیریت ریسک است. بهخصوص برای محاسبه ریسک نسبت شارپ که در ابتدای مقاله به آن اشاره کردیم، لازم است روشهای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد یا R/R را شناخته و آنها را بهکار بگیرید. این نسبت بهطور خلاصه، احتمال سود شما در برابر زیانتان را اندازهگیری میکند.
بهطورکلی، یک ریسک به ریوارد یکسوم یا یکدوم نسبتی کمریسک در نظر گرفته میشود. برای محاسبه این نسبت به دادههایی نظیر حد ضرر، حد سود، حجم معامله (تعداد واحدهای خریداریشده از دارایی) و نسبت اعتبار در معاملات تعهدی نیاز دارید.
انتخاب استراتژی های معاملاتی مناسب
استراتژیهای معاملاتی مختلف هریک، میزان مشخصی از ریسک را در بر دارند. انتخاب صحیح از میان دهها استراتژی معاملاتی، خود یک تکنیک مدیریت ریسک محسوب میشود. بهعنوان مثال، دو استراتژی پلکانی (Martingale) و متوسط قیمت دلاری (DCA) روشهایی هستند که برای کاهش ریسک سرمایهگذاری بهکار میروند.
از طرفی، معاملات سوئینگ یا نوسانی (Swing Trading)، اسکالپینگ (Scalping) و بریک اوت تریدینگ (Breakout Trading) اساسا بر نوسانات بیشتر تکیه دارند. بنابراین آنها برای افراد ریسکپذیرتر گزینههای بهتری خواهند بود. روشهایی مانند آربیتراژ (Arbitrage) و معاملات روزانه (Day Trading) هم حد متوسطی از ریسک را متوجه سرمایه تریدر میکنند.
پوزیشن سایز کردن موقعیتهای معاملاتی
اما منظور از عبارت Position Sizing در مدیریت ریسک چیست؟ سایز کردن پوزیشنهای معاملاتی به معنی توزیع درست سرمایه بین موقعیتهای معاملاتی مختلف است. این تکنیک، مشابه تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری برای تریدرها عمل میکند. این عدد بر اساس کل ارزش موقعیتها یا اندازه حساب معاملاتی شما تعیین شده و در آن، فاکتورهایی نظیر قیمت ورود، حد ضرر، نسبت ریسک به ریوارد دخیل هستند. فرمول ساده محاسبه اندازه هر موقعیت معاملاتی نیز به شرح زیر است:
(حد ضرر – قیمت ورود) / (نسبت ریسک به ریوارد * اندازه حساب معاملاتی)
سخن آخر؛ تحلیل کافی مهمترین تکنیک کنترل ریسک
اگر بپرسید که اصل اولیه در مدیریت ریسک چیست؟ پاسخ همه کارشناسان و فعالان بازارهای مالی، اتخاذ تصمیمات آگاهانه است. به عبارت دیگر، باز کردن یا بستن هر موقعیت معاملاتی یا واریز سرمایه به هر دارایی، باید همراه با تحلیلهای کافی تکنیکال و فاندامنتال باشد.
در سرمایهگذاری بلندمدت، تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) اهمیت بیشتری دارد. اما برای سرمایهگذاری کوتاهمدت یا معاملهگری بهخصوص در بازار ارز دیجیتال، تسلط به تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) نیز ضروری است. فعالیت در بازار ارز دیجیتال، یک ضرورت دیگر نیز ایجاب میکند و آن، انجام تحلیل آنچین (On-chain Analysis) است. دادههای آنچین، شما را در آخرین وضعیت معاملات رمزارزها، نقدینگی آنها، احساسات بازار و غیره آگاه میکنند.
به دلیل اهمیت این موضوع، لازم است که پلتفرم معاملاتی، اطلاعات و ابزارهای لازم مانند انواع چارتها و شاخصهای تحلیل تکنیکال را در اختیارتان قرار دهد. هرچه بازه زمانی سرمایهگذاری یا معاملات شما کوتاهتر باشند، اهمیت دقت و سرعت بهروزرسانی این دادهها نیز بیشتر میشود. شما چه راهکاری برای مدیریت ریسک بهمنظور فعالیت امنتر در بازارهای مالی پیشنهاد میکنید؟