مدیریت سرمایه غیرفعال چیست؟ ۶ نکته مهم در Passive management
در بازار ارزهای دیجیتال، سرمایهگذاری و کسب سود از آن جایگاه ویژهای دارد. روشها و استراتژیهای متعدد و متنوعی برای این کار در بازارهای مالی مختلف پدید آمدهاند. مدیریت سرمایه غیرفعال یکی از این روشها است. این سبک سرمایهگذاری نسبت به سرمایهگذاری فعال، سادهتر و کمهزینهتر است و ذهن کاربر را درگیر خود نمیکند، اما این سیستم دقیقا چیست؟ در این مقاله از بلاگ والکس، مفهوم این شیوه را بررسی میکنیم، به ویژگیها و مزایای آن میپردازیم و ۶ نکته مهم در Passive Management را شرح میدهیم. با ما همراه باشید.
مفهوم مدیریت سرمایه غیرفعال
به طور خلاصه، مدیریت سرمایه غیرفعال نوعی استراتژی سرمایهگذاری بلندمدت با استفاده از ETFها و صندوقهای مشترک است که در آن پورتفوی صندوق، عملکرد یک شاخص در بازار را دنبال میکند. هدف از این سبک، مدیریت سرمایه در بازار مالی، منعکس کردن عملکرد شاخص منتخب به جای پیشی گرفتن از بقیه در بازار است. در حقیقت، این شیوه در تضاد با سرمایهگذاری فعال (Active Management) است که در آن، کاربر سهام، دارایی، ارز و غیره را برای پورتفوی خود انتخاب میکند. این سبک سرمایهگذاری برای کسانی که تجربه و دانش کمتری در تحلیل بازار دارند و نمیخواهند به طور مداوم به بررسی بازار بپردازند، میتواند بسیار مطلوب باشد.
دنبالکنندگان این استراتژی بر فرضیه بازار کارآمد (Efficient Market) باور دارند؛ بنا به این فرضیه، رفتار قیمتی یک دارایی و سهام در یک بازار معین، تمام اطلاعات و آمار بازار را بازتاب میکند.
در حوزههای مالی مختلف به خصوص رمز ارزها، ETFها به عنوان ابزارهایی مناسب برای بهرهگیری از این استراتژی شناخته میشوند و میتوان به جای خرید ارز دیجیتال، از این ابزارها استفاده کرد.
ویژگیهای مدیریت سرمایه غیرفعال
ویژگیها و ابعاد متفاوت Passive Management، این استراتژی را به شیوه جالب و منحصربهفردی برای ورود به بازارهای مالی و کسب سود از آنها تبدیل کرده است. این ویژگیها میتوانند برای بسیاری از کاربران و فعالان صنعت ارزهای دیجیتال جذاب باشند. در ادامه، لیستی از چند ویژگی برجسته این سبک سرمایهگذاری را مطالعه میکنید:
- این شیوه با هدف دنبال کردن عملکرد یک شاخص معین در بازار مانند S&P 500 طراحی شده است.
- معمولا پورتفوهای این سبک نسبت به Active Management حجم معاملات کمتری دارند.
- مدیریت سرمایه غیرفعال در مقایسه با مدیریت فعال هزینه کمتری در پی دارد.
- با پیش گرفتن این شیوه، میتوانید تنوع خوب و موثری به سبد سرمایهگذاری خود بدهید.
- Passive Management بر فرضیه بازار کارآمد بنا شده است.
پیش گرفتن استراتژیهای این مدل سرمایهگذاری نیازی به تحلیل و تحقیق گسترده و عمیق در بازار ندارد. به همین دلیل، بسیاری از معاملهگران میتوانند به راحتی از آن بهره ببرند.
استراتژیهای مدیریت سرمایه غیرفعال
در به کار بردن این شیوه، میتوانید از استراتژیهای گوناگونی استفاده کنید که هر کدام با توجه به دیدگاه و نیازهای فرد میتوانند کاربردی باشند. در ادامه این مطلب، چهار استراتژی Passive Management یعنی وزندهی بر اساس ارزش بازاری، وزندهی برابر، سرمایهگذاری بر اساس معیارها و سرمایهگذاری مبنی بر صنعت را بررسی میکنیم.
وزندهی بر اساس ارزش بازار (Market Cap Weighting)
این استراتژی به سهام مورد نظر با توجه به ارزش بازاری آنها وزن میدهد؛ شرکتهای بزرگتر وزن بیشتری در پورتفولیو دریافت کرده و شرکتهای کوچکتر وزن کمتری میگیرند. وزندهی بر اساس ارزش بازاری، روشی ساده و کمخطر را برای دنبال کردن شاخصهای بازاری با تنوع بالا در سبد ارائه میدهد.
وزندهی برابر (Equal Weighting)
این یک روش جایگزین است که به تمام داراییها در یک پورتفو فارغ از ارزش بازاری آنها، وزن برابر میدهد. این رویکرد منجر به اطمینان از حضور متعادل شرکتهای کوچک در سبد میشود. وزندهی برابر تنوع بالاتری ارائه میدهد و با پیشگیری پیوند مالی بیش از حد با سهام دارای ارزش بازاری بالا، ریسک متمرکز شدن سرمایه را کم میکند.
سرمایهگذاری بر اساس معیارها (Factor-Based Investing)
این نوع از استراتژی مدیریت سرمایه غیرفعال بر معیارهای خاصی همچون ارزش، رشد، اندازه یا حرکات قیمتی دارایی جهت ایجاد یک پورتفو تکیه دارد. Factor-Based Investing میتواند به عنوان حد وسط مدیریت سرمایه فعال و غیرفعال در نظر گرفته شود؛ چرا که هزینه کم و شفافیت Passive Management را با امکان کسب سود بیشتر و نوسانات کمتر Active Management ترکیب میکند.
سرمایهگذاری مبنی بر صنعت (Sector Investing)
Sector Investing بر حوزهها یا صنایع خاصی از بازار تمرکز میکند. سرمایهگذاران میتوانند از طریق ETFها یا صندوقهای سرمایهگذاری مشترک ویژه یک حوزه خاص، با صنایع معین پیوند مالی کسب کنند. این استراتژی به سرمایهگذاران امکان هدفگیری بخشهای خاصی از بازار با پتانسیل رشد چشمگیر را ارائه میدهد.
۶ نکته مهم در مدیریت سرمایه غیرفعال
در هنگام سرمایهگذاری به دلیل درگیر شدن پول فرد در آن، باید به نکات و موارد مهمی که میتوانند ریسک و احتمال ضرر را کاهش دهند، توجه کافی داشته باشیم. همچنین، میتوان به تجربه بقیه کاربران در این زمینه هم توجه کرد و از آنها درس گرفت. در ادامه، شش نکته مهم در مدیریت سرمایه غیرفعال را مطالعه میکنید:
- با توجه به میزان ریسکپذیری و سود مورد نظر خود، با پورتفویی متنوع از ETFها یا صندوقهای مشترک شروع کنید.
- در انتخاب صندوق، هزینهها و کارمزدها را در پایینترین سطح ممکن نگه دارید.
- در گزینش صندوقهای مشترک یا ETFها، به مالیات توجه داشته باشید.
- پورتفوی خود را به طور مرتب بررسی کرده و در صورت نیاز، موجودی خود را شارژ کنید.
- خریدهای منظم انجام دهید و بقیه کار را به گذر زمان بسپارید.
- اگر سرمایهگذار ثروتمندی هستید، ساخت پورتفولیو بدون استفاده از صندوقهای مشترک را در نظر داشته باشید.
مزایا و معایب مدیریت سرمایه غیرفعال
این سبک سرمایهگذاری به دلیل ساختار و ویژگیهای خود مانند معاملات کم و تکیه بر فرضیه بازار کارآمد، نقاط قوت برجستهای به سرمایهگذاران ارائه میدهد. این موارد میتوانند برای سرمایهگذارانی که مسیر راحتتر در بازارهای مالی را ترجیح میدهند، جذاب باشند. برخی از مزایای مهم Passive Management عبارتند از:
- کارمزد و هزینههای کمتر در انجام عملیات و معاملات
- پرداخت کمتر مالیات و هزینههای مرتبط
- تنوع بالا در سبد سرمایهگذاری و کاهش ریسک تمرکز در سرمایه
- دریافت سود مداوم و مستمر
- کاهش ریسک تصمیمات اشتباه از سوی سرمایهگذار
از سوی دیگر، نقاط ضعف این شیوه سرمایهگذاری هم باید در نظر گرفته شوند. این موارد در موقعیتهای خاص میتوانند ضرر محسوسی به سرمایهگذار وارد کنند. در ادامه، فهرستی از معایب برجسته مدیریت سرمایه غیرفعال را مشاهده میکنید:
- نداشتن بهترین عملکرد در حین روند صعودی بازار
- نبود امکان شخصیسازی گسترده و قابل توجه از سوی سرمایهگذار
- بازدهی کمتر در زمان وجود نوسانات گسترده در بازار
- ریسک متمرکز شدن سرمایه در برخی از استراتژیها
- احتمال بروز خطای فنی در ردیابی عملکرد شاخصها
مقایسه Passive Management با مدیریت سرمایه فعال
مدیریت سرمایه غیرفعال با Active Management دو سبک دقیقا متضاد در سرمایهگذاری بازارهای مالی هستند که در موارد اساسی و مهمی با یکدیگر تفاوت دارند. هر کدام از این شیوهها دارای مزایا و معایب خاصی هستند که در موقعیتهای گوناگون، خود را نشان میدهند. در این بخش از مقاله در قالب جدول، این دو روش را در کنار یکدیگر مقایسه میکنیم.
فاکتورها | مدیریت سرمایه غیرفعال | مدیریت سرمایه فعال |
---|---|---|
دشواری | کم | زیاد |
سودآوری | مستمر ولی کم | غیرمستمر ولی زیاد |
امکان کنترل توسط سرمایهگذار | محدود | گسترده |
هزینه و کارمزد | کم | نسبتا زیاد |
ریسک | کم | زیاد |
مدیریت سرمایه غیرفعال؛ روشی مناسب برای کسب سود مستمر در بلندمدت
در این مقاله از بلاگ والکس به مفهوم مدیریت سرمایه غیرفعال پرداختیم و ویژگیها، استراتژیها، نکات مهم و مزایا و معایب مرتبط با آن را شرح دادیم. همچنین، این سبک سرمایهگذاری را با مدیریت سرمایه فعال مقایسه کردیم.
این شیوه سرمایهگذاری برای کسانی که نمیتوانند وقت زیادی برای رصد بازارهای مالی صرف کنند و به دنبال کسب سود مستمر و مداوم در بلندمدت هستند، میتواند بسیار مناسب و کاربردی باشد. همچنین، Passive Management به مهارت تحلیل تکنیکال عمیق نیازی ندارد. با این حال، باید به معایب مهم آن مانند کنترل محدود سرمایهگذار بر صندوقها و پتانسیل سود کمتر نسبت به نوع فعال، توجه داشت.
در مجموع، اگر تمایلی به انجام تحقیق و تحلیل مستمر در بازارهای مالی ندارید و در عین حال خواهان درآمد مستمر هستید، این سیستم را در نظر داشته باشید.
نظر شما کاربران والکس درباره این مدل سرمایهگذاری چیست؟ تجربیات خود را با ما در بخش دیدگاهها به اشتراک بگذارید.
گام قبلی (۴/۲۳) گام بعدی